دیدم سرشو آورد بالا لبخند زدم و هنذفریو از گوشش درآوردم ف

دیدم سرشو آورد بالا لبخند زدم و هنذفریو از گوشش درآوردم فقط نگام میکرد

صدامو صاف کردم
من لونام نامزد ته ته منو ته ته دختر عمو پسر عمویم کوک هم پسر عمومه بعد از مرگ مادر پدر منو تهیونگ من پیشه این دوتا بزرگ شدم کوک واسم مث بردار بود ولی خو ته ته رو نتونستم به چشم برادری ببینم کم کم فهمیدم عشقم یه طرفه نیست منو ته عقد کردیم دو ساله چهار ماه دگ عروسیمونه ولی یک سالی میشه فهمیدم تهیونگ قمار میکنه یه بارم دیدم یه دختر آورده باهاش خوابیده وقتی با دختر دیدمش رفتم پاریس چندماه بود التماس میکرد برگردم میگفت مست بودم حواسم نبوده منم قبول کردم اومدم وقتیم اومدم دیدم یونتا رو پات خوابیده عصبی شدم همه عصبیانیتم رو تو خالی کردم بدون اینکه بپرسم کی هستی از کجا اومدی زدمت معذرت میخوام نباید اینکارو باهات میکردم ولی بهم حق بده خودت بودی چیکار میکردی
سرشو انداخت پایین
+از دست تو ناراحت نیستم بخاطر بدبختیام اشکام بند نمیان چون بدبخت تر از من تو دنیا نیست مامانم دق کرد بخاطر خیانت بابام بابام قمار باز شد داداشم هر روز سر یه جیزی میباخت ولی اینبار سر من شرط بست اون همون برادری بود که میگفت با دنیا عوضت نمیکنم همونی که خیلی دوسش داشتم
~هیشششش اشکال نداره
محکم بغلش کردم درست میشه از طرف کوکم معذرت میخوام یکم خستس سرده بی حوصلس به دل نگیر
راستی واست موچی شیر توت فرنگی درست کردم گذاشتم جلوش وقتی شیر توت فرنگی و دید چشاش برق زد خندیدم
واییی چقد کیوته
ویو ا/ت:
موجیارو تند تند میخوردم ک.......