منظورم ری دم کههه

منظورم.. ری. دم کههه
دراکن:*زبانش قاصره کلا ولی واکنشی نشون نمیده کلا خونسرد*
-داوش حوله پیدا نکردم یه چندتا حوله اینجوری بود همینا رو پیچیدم دور خودم
تاکه:ک.. کیا.. به.. بهتره بری ل.. لباس بپوشی! *سرخ سرخ سرخ*
دراکن و مایکی ریز ریز میخندن
-ای بابا وِلَکِن عامووو بدن انسانه دیه شما پسرا ک.. یر دارین ما دخترا هم ک. ص داریم حقیقته راستی یادم رفتم سلام و علیکم
دراکن:سلام! *لبخند محو*
مایکی:سلاااممم کسی که نمیدونم اسمت چیه
-بنده یه ک.صخول دیوونه هستم اسمم کیاناست
مایکی:دختریییی... *با لحن کشدار گفتم و بعد نگاه کردم فهمیدم دختره*اره دختری پشمام چقد شبیه...
-اره میگن بهم حالا مهم نیست
مایکی:اسمت چی بود؟!
-کیانا
مایکی:کی کی یا شایدم کینا-کی؟!
-هرجور میلت میباشد
مایکی:باشه پس همون کینا-کی!
-اَگَنَه که بَشَه اها راستی بی زحمت چشاتونو درویش کنید میخوام لباس وَپوشم
هرسه تاشون چشماشونو بستن و منم لباسمو پوشیدم بعد از مدتی نسبتا کم
-اوکیه باز کنید
دراکن:خب تو دوست تاکه میچی هستی؟!
-اااااا... اره از ایران اومدم توکیو
مایکی:ایرانی هستی؟! من فک کردم روسیه ای باشی
-میگن چون موهام بوره ولی نه در اون حد نمیدونم چرا حالا مهم نیست
دراکن:ببینم چند سالته؟!
-با اجازه 16( مَشتیا من الان در این حال 15 سالمه ولی چون تابستون سال بعد هست اینجا 16 سالمه)
دراکن:همسنیم!
-بلی...

(اگه اشتباهی بود بگید و برای پارت بعد... ااااا... 16 یا 14 لایک کنید میزارم اصلا خوشتون میاد از این فن فیک؟! چون میدونید من با دقت همه اتفاقا رو میگم)