پارت دوم از مایکی
پارت دوم از مایکی
که یهو مایکی با یه لگد گردن پسره رو به چیز میده
مایکی دو طرف صورتمو میگیره و با دقت چکابش میکنه
مایکی : خوبی ؟ چیزیت نشده ؟ * با بغض
من همینطور توی شک بودم : آ..آره
اما : مثلن من خواهرتم اینجا وایسادما
هینا *ریز خنده
اما : عههههه هینا چان اصلنم خنده نداره
منم ریزخنده ای کردم
رو به اما گفتم : چرا به من نگفته بودی مایکی برادرته ؟
هینا : شاید دوست نداشته بوده بگه
هینااااا !
هینا : * خنده
هعی
اما : حالا .... تکلیف این پسره چیه ؟
مایکی : میدم دراکن آدمش کنه
اما که چشماش برق میزنه : کن چان اومده ؟ ( عرررر یاد قسمتی افتادم که اما داشت میمرد بعد به مایکی گف اگه دراکنو دیدی بهش بگو : کن چان .... آیشترو 💜 😭😭😭😭😭 )
مایکی : اوهوم اومده
اما : پس من فعلا میرم پیشش جانه
جانه
هینا : خبببب منم دیگه کم کم باید برم تاکمیچی منتظره
تاکه میچی ؟ دیدی گفتم دوستت داره دیدییییی گفتمممم ؟
هینا دم گوشم : تو مایکیو دوست داری ؟
سرخ شدم .
آمممم .... نه .... شااااید .... اههه اصن آرهههه دوسش دارم
هینا : خوبه خوشحالم
بعد رفت
مایکی : خبببب .... تنها میری خونه ؟
آ..آره
مایکی : خو پس من میرسونمت
چ...چیییی ن...نه نمیخواد خودم میتونمممم
بعد دستمو گرفت و برد سمت یه موتور
مایکی : سوار شو
موتور داریییییی ؟
مایکی : اوهوم
نگاهی به موتور کردم . یکم بلند بود و سخت بود سوارش شم . اما بعد ....
مایل به پارت ۳ ؟
خب راستش دفعه ی بعد لایکا تا دوتا رسید بجای پنج تا
اما لطفا حمایت کنید چون فقط بخاطر لایکا و کامنتاتون میتونم انرژی بگیرم و زودتر بزارم
چون الان دوره ی امتحانا هست و واقن وقت نمیکنم و ریسک خیلی بالایی داره اما خب به عشق شماها میذارم
پس مرسی که لایک میکنی 💜💜
که یهو مایکی با یه لگد گردن پسره رو به چیز میده
مایکی دو طرف صورتمو میگیره و با دقت چکابش میکنه
مایکی : خوبی ؟ چیزیت نشده ؟ * با بغض
من همینطور توی شک بودم : آ..آره
اما : مثلن من خواهرتم اینجا وایسادما
هینا *ریز خنده
اما : عههههه هینا چان اصلنم خنده نداره
منم ریزخنده ای کردم
رو به اما گفتم : چرا به من نگفته بودی مایکی برادرته ؟
هینا : شاید دوست نداشته بوده بگه
هینااااا !
هینا : * خنده
هعی
اما : حالا .... تکلیف این پسره چیه ؟
مایکی : میدم دراکن آدمش کنه
اما که چشماش برق میزنه : کن چان اومده ؟ ( عرررر یاد قسمتی افتادم که اما داشت میمرد بعد به مایکی گف اگه دراکنو دیدی بهش بگو : کن چان .... آیشترو 💜 😭😭😭😭😭 )
مایکی : اوهوم اومده
اما : پس من فعلا میرم پیشش جانه
جانه
هینا : خبببب منم دیگه کم کم باید برم تاکمیچی منتظره
تاکه میچی ؟ دیدی گفتم دوستت داره دیدییییی گفتمممم ؟
هینا دم گوشم : تو مایکیو دوست داری ؟
سرخ شدم .
آمممم .... نه .... شااااید .... اههه اصن آرهههه دوسش دارم
هینا : خوبه خوشحالم
بعد رفت
مایکی : خبببب .... تنها میری خونه ؟
آ..آره
مایکی : خو پس من میرسونمت
چ...چیییی ن...نه نمیخواد خودم میتونمممم
بعد دستمو گرفت و برد سمت یه موتور
مایکی : سوار شو
موتور داریییییی ؟
مایکی : اوهوم
نگاهی به موتور کردم . یکم بلند بود و سخت بود سوارش شم . اما بعد ....
مایل به پارت ۳ ؟
خب راستش دفعه ی بعد لایکا تا دوتا رسید بجای پنج تا
اما لطفا حمایت کنید چون فقط بخاطر لایکا و کامنتاتون میتونم انرژی بگیرم و زودتر بزارم
چون الان دوره ی امتحانا هست و واقن وقت نمیکنم و ریسک خیلی بالایی داره اما خب به عشق شماها میذارم
پس مرسی که لایک میکنی 💜💜
۳.۷k
۰۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.