Maah Banafsham

#Maah_Banafsham
‌
#part106
‌‌
میخواستم پاشم که م‍.ر.د‌.و.ن‍.گ‍.م رو تا جایی که تونست کرد داخل دهنش
بلد نبود بخوره
ولی همینکه با زور من اینکارو نمیکرد خودش خیلی لذت داشت
جای خودمو خودشو عوض کردم
الان من روی دیانا بودم
سریع م‍.ر.د.و.ن‍.گ‍.م رو کرد تو دهنش
_میخوام تلبمه بزنم تو دهنت،وای به حالت اگه دندونت بهش بخوره
میدونستم با حرف اخرم بغض کرد ولی باید عادت کنه
فهمیدم دارم ا.ر.ض‍.ا میشم سریع از دهنش دراوردم و رختم رو شکمش
دیانا عوقش دراومده بود
خیلی صحنه ی تحریک کننده ای بود
یه دستمال گرفتم خودمو خودشو تمیز کردم
_جوجه کوچولوم حالا میخوابه
+نه(مظلوم)
_چرا نفص ارسلان؟؟
+پشتم درد میکنه(مظلوم)
_پماد بزنم
+اله(لوسو مظلوم)
لپشو گاز گرفتم که جیغ کشید
+اییی وحشیییی دردم اومد
_میدونم(خنده)
گونمو بردم جلو صورتش
+چیه؟
_بوسم کن
همون لحظه صورتمو کشید جلو و محکم بوس کرد بعدش گاز گرفت
+چسبیداااا
بهش خندیدم داشتم میرفتم پایین که گفت
+کجا میری؟؟
_پمادو از یخچال بیارم
+باشه پس منم میام
_چرا چی میخوای؟؟
+بابا میخوام بیام اب بخورم خسته شدم از بس تو اتاق موندم
_اینو جایی نگیا فکر میکنن درو روت قفل کردم...