پارت

پارت ۱💖
ا/ت:با داد)بابا نزن تروخداا" من نمیرممم

پدر ا/ت:دختره هرزه اینجا حرف حرف منه من تورو قراره بفروشم

ا/ت:باب..ا ت ت چطور دلت اومد مگ بهت نگ گفتم دیگه قمار بازی نکن
پدر ا/ت با لگدی ک ب پهلوی ا/ت زد
ا/ت رو زمین افتاد
پدر ا/ت_ ب تو هیچ ربطی ندره هرزه

فلش بک))..
جیمین با غرور ب پنجره خیره شد و قهوه شو سر کشید

کوک:آقای جانگ ((پدر ا/ت))ت این این قمار پای 90 میلیون دلار پول در میونه مطمئنی میتونی این بازیو انجام بدی؟

پدر ا/ت_ (خمار)بله

جیمین ماگ قهوشو رو میز کوبید
اون الان روبروی قاتل پدرش نشسته بود
جیمین فقط و فقط ب انتقام فکر می‌کرد

.جیمین: جانگ اگ ت قمار ببازی چیز خبی در انتظارت نیس پوزخند"

پدر ا/ت_چیزی برای از دست دادن ندارم

جیمین_پس بهتره بری و بازی نکنی
کوک جانگ رو ب بیرون راهنمایی کن

پدر ا/ت:آقای پارک لطفااا من ب این پول احتیاج درم

جیمین_وقتی باختی چی؟
پدر ا/ت ب فکر فرو رفت ....

پدر ا/ت:دخترمو قمار میکنم..

جیمین چشماشو ریز کرد...لبشو تر کرد

جیمین:دخترت؟

پدر ا/ت_،ا ا ارعع دخترم اونو قمار میکنم
کوک_دخترت چند سالشه؟

پدر ا/ت:18
گوشیشو روشن کرد و عکس ا/ت رو به کوک نشون داد

جیمین با تردید ب قیافه دخترک زل زد قیافش براش آشنا بود
هر چند مهم نبود چون ا/ت قرار بود بازیچه بشه

قرار داد بسته شد
.

پایان فلش بک))