پارت صد چهل یک غریبه آشنا

#پارت_صد_چهل_یک #غریبه_آشنا
ئونسو

برگشتم خوابگاه اوپا کیونگسو هنوز نیومده بود،رفتم دنبالش سالن تمرین،در رو باز کردم
+اوپا کیونگسو اوپا کیونگسوو
-بله چی شده
+وای فکر کنم لیلا دوستت داره
-جدی؟خودش گفت
+نه خودش که نگفت ولی من از اون سیاست های دخترونه که گفتی استفاده کردم،فهمیدم انگار دلش پیشته تاززهههه تانیا هم گفت خیلی وقته بایسش از اکسو تویی
-حالا یعنی قبول کرد زنم بشه
+نه
-پس چی؟
+گفت بهش فرصت بدم فکر کنه منم گفتم باشه فکر کن
-اگه فکرکزدنش طول کشیدد چی
+چقد هولیی اوپا
-هول نیستم آروم و قرار ندارم میخوام آروم بشم تنها راه آروم شدنم هم قبول کردن لیلاس
+خب یه کاری کن فردا برو باهاش حرف بزن
-چی؟کی؟من؟نههه
+عهه اوپا چرا حرف نمیزنی باهاش
-آخه من بار اول خیلی بد برخورد کردم باهاش بعدشم برام سختههه خب بفهممم سخته دیگه
+من که برام سخت نیست با بکهیون روبه رو بشم
-خنگول کوچولو اون فرق میکنه من تازه باید ابراز علاقه کنم شما دوتا که از قبل عاشق هم بودید
+راست میگی هاااا،میخوای به بکهیون بگممم بیاد یادتت بده،انقددددد خوشگللل ابراز علاقه میکنه
-تو خودت عاشق پیشه ای دختر،خیلی خب به بکهیون بگو
+پس من رفتم بهش بگم

از سالن اومدم بیرون رفتم سریع خوبگاه در اتاق بکهیون رو باز کردم مثل همیشه نشسته بود پشت میزش داشت مینوشت جیغ زدم
+وایییییی بکهوییییونننننننن
-چی شده؟چیزیته؟اذیتی؟
+الان به قیافه من میخوره ناراحت و اذیت باشم
-پس چرا جیغ میزنی

دوباره جیغ کشیدمم
+خو ازززز خوشحالییی
-ترسوندی منوآروم تر،چی شده حالا
+باورتتت نمیشههه ولی اوپا کیونگسوو عاشق شده
-هععع راستی راستی؟عاشق کی؟
+لیلا
-همون دختر ایرانیه دوست تانیا؟
+اهومممم
-حالا تو چرا انقد خوشحالی
+نمیدونممممم
-برمم به چانیول بگمم
+ننههه
-یعنی به چانیول نگم؟نمیتونممم
+نههه میگم گفته نگی
-پس تو چرا به من گفتی؟منن میخوام به چانیول بگم
+من دلیل داشتم
-چه دلیلی؟
+میدونی اوپا کیونگسو با لیلا حرف نزده،بعد به من گفت من الان رفتم ببینم مزه دهن لیلا چیه
-نمیشه که خودش نگه
+خب همینن دیگه،کیونگسو رو که میشناسی کم حرفه،منممم از اونجاییی که تو خیلیی خوشگل ابراز علاقه میکنی بهش گفتم میرم به بکهیون میگم یادت بده
-من یادش بدم؟
+آرهه دیگهه

کاری ازنویسنده گروه:@forough_wolf
#exo