دختر من

p:10

جین ویو : به عمارتی که سوهو توش زندگی میکردم رفتم...

سوهو : چی شده اومدی اینجا؟

جین : اومدم گزارش خانواده ی جئون رو بدم

سوهو : خب تعریف کن

( جین جاسوسه سوهو عه )
جین : توی این چند روز که توی خونه شون کار کردم چیزی خاصی اتفاق نیفتاد ولی جیمین خیلی روی دختره حساسه.

سوهو : اون پیش دختره اینطوریه ولی خیلی خشنه . اینطوری نگاش نکن واقعا حد خشنی رو میگذرونه

جین : ولی بهش نمیاد اینطوری باشه...

سوهو : حالا ک هس. دیگه برو یه وقت شک میکنن
جین : باشه میرم

سولا : شوگا میشه اینو بهم یاد بدی مال ریاضیه هرچی فک میکنم یادش نمیگیرم
شوگا : باشه بیا بهت یاد بدمش
سولا : مرسی پیشی

جین : من اومدم..
سولا : خوش اومدی. راستی خوراکی خریدی؟
جین : اره خریدم.
سولا : مرسی
جین : راستی دارید چیکار میکنید
شوگا : راستش سولا توی چند تا سوال مشکل داره منم دارم یادش میدم.

جین : خوب پس من میرم خونه رو تمیز کنم
سولا : باشه
جین ویو : وسایلامو برداشتم م خونه رو تمیز کردم.

شوگا ویو : داشتم با سولا ریاضی کار میکردم که خوابش برده بود اروم بغلش کردم و رفتم توی سالن

جونگ کوک : پس سولا کجاست؟
شوگا : خوابه.
جونگ کوک : خوب همه بیاید یه چیزی میخام بگم
همه : اومدیم
جونگ کوک : خب فردا تولد سولا هس میخایم واسش تولد بگیریم و اینکه سوپرایزش کنیم

جیمین : اونکه دیگه بچه نیست

تهیونگ : خوب چیه حالا اون داره 11 سالش میشه. به نظرم هنوز بچس

جیمین : خیلی خب بابا
جونگ کوک : حالا مهم نیست بیاین برنامه ریزی کنیم....

( فردا توی روز تولد سولا قراره اتفاقای مهمی بیفته ) ...

شرایط
لایک : 20
کامنت : 20

همکارم 👇👇
https://wisgoon.com/meilka22