گناهکار.
زود دیویدم. . پیششون... س.. لام.
ارسلان. سلام.
متین. علیکم. سلام.
دیانا.. هوف خوب شد اودین. داشتم. نگران میشد.م
ارسلان الان خوبی.
دیانا اوکیم. خب. دارن درست میکنن. خوشگل داره میشه. نه
ارسلان. عالیه.
متین. اخ. اخ. چه خرجی رو ارسلان انداختم.
ارسلان اع این حرفا نزن دیگه.
دیانا... فقط. خوشتیپ شدینا.
ارسلان. خواهش میکنم. از نظر مثبتتون.
متین. مرص. .. اها. نیکا که نیومده. دیگه.
دیانا اره فعلا نیومده. . بیان بریم یه قهوه بخوریم... تا اینا دکوراسیون.. و. درست کنن.
ارسلان اره بریم.
متین🙂.. پیش. به سوی خونه.
دیانا.... زود. رفتم. بلا. سه تا فنجون قهوه ریختم. اوردم... بیان.
ارسلان. متین. اینو بخورید خوابت نمیاد تا شب.
متین. خوبه. پس.
دیانا. هوم..... من نشستم. قهوه خوردم. که. بعد از یک ساعت... کار دکوراسیون حیاط تموم شد.
ببخشید......
ارسلان. داره صدامون میزنه.
متین بلع.
ما کارمون تموم. شد. شماره. کارت.دادم.پولو.برام.واریز.کنید.
متین.. اها. باشه. حتما.
ارسلان... بریم. پایین.
دیانا. اره.... چون. عجله داشتم. تا حیاط فرار کردم.
ارسلان دیانا. اروم.
متین. چه. ذوقی هم میکنه.
دیانا.. وقتی رسیدم. داخل. حیاط.. با چشای. ذوق زده. به اینور انورم.نگاه میکردم. وای. خیلی. قشنگ. شده.
ارسلان. اره.. بادکنک صورتی. زده. رنگ مورده. علاقه. نیکا.
دیانا هوم.
متین... مث بهشت میمونه 😄
دیانا واقعا..... همینجوری خیره. شدم. بودم. که گوشیم. زنگ خورد. از تو جیبم. در اورد. بدون. هیچ نگاهی. جواب دادم... الـ... و
دیانا. من. نیم. ساعت. دیگه. خونم. کارام. تموم. شده... فقط وسایلم. زیاده. بیا جای در بگیریشون.
دیانا. هاااااا.! 😐😶😶
نیکا.... نفهمیدی ها. چیه. میگم. بیا کمکم..
شب. شده. الانا که ارسلان زنگ بزنه.. بای.
دیانا. خ.. خببب... اه. قطع. کرد.
ارسلان. کیه.
متین. نیکا هه.
دیانا اره. بدویین. کت شلواراتونو. بپوشین. منم. اماده. شم.
متین. وای.
ارسلان... چقدر زود... متین. بجنب.
متین حلع. داداش بریم.
دیانا.. سریع رفتم بالا. لباسامو.. پوشیدم. کفشمم.. تو پام. کردم. که اماده.باشع.... موهامو دم. اسبی بستم. یه جلو مو نگاه داشتم.. با دستگاه یه فر بهش دادم.... نشستم. جلو ایینه. شروع به ارایش کردم...
ارسلان.. بعد از اینکه پوشیدم... رفتم. اتاق دیانا که ببینم. امادس یا نه.
متین.. پوشیدی.
متین اره.. میری.
ارسلان ببینم... دیانا امادست... .. بعد. از اینکه از اتاق در اومدم. رفتم. بالا که در باز بود.... ام.. خانوم. رحیمی.
دیانا.. بلند کفشمو بستم. که در باز شد. با تعجب به بالا نگاه کردم.
ارسلان. 😶😶😐
دیانا.. خوب شدم.
ارسلان. خیلی خوشگل شدی.
دیانا... توهم.
ارسلان.. اجازه. داریم. باهم. تا پایین. بریم.
دیانا البته..
ارسلان. دست دیانا گرفتم. تا پایین رفتم که دیدم. متین امادست.
متین اومدین.
دیانا بله
ارسلان. خب خیلی خوب شد. که هنوز نیکا نیومده. اماده. شدیم.
دیانا داره.. با لبخند(🙂)... داشتم. از خوشحالی بال در میاوردم. که...... 🤯واییی.
ارسلان. چیه.
دیانا حلقه.... نگرفتیم.
ارسلان. اره عععع.
متین.. گردنبد. که قبلا گرفته. بودم. از جیبم. در اوردم.... هستش. خیلی وقته گرفتمش.
ارسلان. 🫂🙂
دیانا. اخیش🙂✨💛
متین. بریم. پایین دیگه.
دیانا ارسلان. بریم
ارسلان. سلام.
متین. علیکم. سلام.
دیانا.. هوف خوب شد اودین. داشتم. نگران میشد.م
ارسلان الان خوبی.
دیانا اوکیم. خب. دارن درست میکنن. خوشگل داره میشه. نه
ارسلان. عالیه.
متین. اخ. اخ. چه خرجی رو ارسلان انداختم.
ارسلان اع این حرفا نزن دیگه.
دیانا... فقط. خوشتیپ شدینا.
ارسلان. خواهش میکنم. از نظر مثبتتون.
متین. مرص. .. اها. نیکا که نیومده. دیگه.
دیانا اره فعلا نیومده. . بیان بریم یه قهوه بخوریم... تا اینا دکوراسیون.. و. درست کنن.
ارسلان اره بریم.
متین🙂.. پیش. به سوی خونه.
دیانا.... زود. رفتم. بلا. سه تا فنجون قهوه ریختم. اوردم... بیان.
ارسلان. متین. اینو بخورید خوابت نمیاد تا شب.
متین. خوبه. پس.
دیانا. هوم..... من نشستم. قهوه خوردم. که. بعد از یک ساعت... کار دکوراسیون حیاط تموم شد.
ببخشید......
ارسلان. داره صدامون میزنه.
متین بلع.
ما کارمون تموم. شد. شماره. کارت.دادم.پولو.برام.واریز.کنید.
متین.. اها. باشه. حتما.
ارسلان... بریم. پایین.
دیانا. اره.... چون. عجله داشتم. تا حیاط فرار کردم.
ارسلان دیانا. اروم.
متین. چه. ذوقی هم میکنه.
دیانا.. وقتی رسیدم. داخل. حیاط.. با چشای. ذوق زده. به اینور انورم.نگاه میکردم. وای. خیلی. قشنگ. شده.
ارسلان. اره.. بادکنک صورتی. زده. رنگ مورده. علاقه. نیکا.
دیانا هوم.
متین... مث بهشت میمونه 😄
دیانا واقعا..... همینجوری خیره. شدم. بودم. که گوشیم. زنگ خورد. از تو جیبم. در اورد. بدون. هیچ نگاهی. جواب دادم... الـ... و
دیانا. من. نیم. ساعت. دیگه. خونم. کارام. تموم. شده... فقط وسایلم. زیاده. بیا جای در بگیریشون.
دیانا. هاااااا.! 😐😶😶
نیکا.... نفهمیدی ها. چیه. میگم. بیا کمکم..
شب. شده. الانا که ارسلان زنگ بزنه.. بای.
دیانا. خ.. خببب... اه. قطع. کرد.
ارسلان. کیه.
متین. نیکا هه.
دیانا اره. بدویین. کت شلواراتونو. بپوشین. منم. اماده. شم.
متین. وای.
ارسلان... چقدر زود... متین. بجنب.
متین حلع. داداش بریم.
دیانا.. سریع رفتم بالا. لباسامو.. پوشیدم. کفشمم.. تو پام. کردم. که اماده.باشع.... موهامو دم. اسبی بستم. یه جلو مو نگاه داشتم.. با دستگاه یه فر بهش دادم.... نشستم. جلو ایینه. شروع به ارایش کردم...
ارسلان.. بعد از اینکه پوشیدم... رفتم. اتاق دیانا که ببینم. امادس یا نه.
متین.. پوشیدی.
متین اره.. میری.
ارسلان ببینم... دیانا امادست... .. بعد. از اینکه از اتاق در اومدم. رفتم. بالا که در باز بود.... ام.. خانوم. رحیمی.
دیانا.. بلند کفشمو بستم. که در باز شد. با تعجب به بالا نگاه کردم.
ارسلان. 😶😶😐
دیانا.. خوب شدم.
ارسلان. خیلی خوشگل شدی.
دیانا... توهم.
ارسلان.. اجازه. داریم. باهم. تا پایین. بریم.
دیانا البته..
ارسلان. دست دیانا گرفتم. تا پایین رفتم که دیدم. متین امادست.
متین اومدین.
دیانا بله
ارسلان. خب خیلی خوب شد. که هنوز نیکا نیومده. اماده. شدیم.
دیانا داره.. با لبخند(🙂)... داشتم. از خوشحالی بال در میاوردم. که...... 🤯واییی.
ارسلان. چیه.
دیانا حلقه.... نگرفتیم.
ارسلان. اره عععع.
متین.. گردنبد. که قبلا گرفته. بودم. از جیبم. در اوردم.... هستش. خیلی وقته گرفتمش.
ارسلان. 🫂🙂
دیانا. اخیش🙂✨💛
متین. بریم. پایین دیگه.
دیانا ارسلان. بریم
۱۱۶.۴k
۲۰ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.