به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم؛
به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم؛
من صبورم اما؛
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم؛
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب؛
و چراغی که تو را، از شب متروک دلم دور کند می ترسم؛
من صبورم اما؛
آه، این بغض گران صبر نمی داند چیست ...
من صبورم اما؛
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم؛
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب؛
و چراغی که تو را، از شب متروک دلم دور کند می ترسم؛
من صبورم اما؛
آه، این بغض گران صبر نمی داند چیست ...
۲.۶k
۲۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.