Roman khooob:
Roman_khooob:
Part10
بعد از کلی فکر کردن بالاخره تصمیم گرفتم:
یه شلوار جین که تا بالای مچ پام کشیدمش بالا با مانتوی حریر گلبهی رنگم و بعد از کلی گشتن یه روسری گلبهی پیدا کردم و سر کردم. برای ارایشمم
اول یکم کرم پودر زدم حالا یه خط چشم باریک و یکم رژ گونه و یه رژ لب گلبهی....
چه جیگری شدماااا
بعد از گذاشتن نت ها توی کیفم و پوشیدن کفش کالج کرمم از خونه زدم بیرون.سوار آسانسور شدم، چه عجب...برای اولین بار توی عمرم این عظیمی کنه رو تو آسانسور نمیبینم.
اه راستی امروز باید تا بعدازظهر خونه باشم که کلید این عظیمیو بدم به دوستش.حال خودشو که نگرفتمـ بزار حال دوستشو بگیرمـ,اون بیاد کیه که خونه باشه؟
اوا کو پس؟اه
الو کجایی پس
..................
خب زود باش من اینجا منتظرم.
..................
میبینمت.
بعد ده دقیقه بالاخره خانم اومدن،سوار ماشینش شدم و راه افتاد...
همینجورے داشتیم میرفتیم و اهنگ میخوندیم که گوشیم زنگ خورد.....
ای بابا,این عظیمیم ول کن نیستا
جوابشو ندادم که اس داد.....
_سلامـ میخواستم یاداوری کنم بعد از ظهر خونه باشید که دوستم بیاد کلید و بگیره
خخخ بیچاره نمیدونه من میخوام برم تمرین از اونورم گردش
بزار بیاد اونجا اینقدر زنگ بزنه تا دستش بشکنه و زیر پاشم علف سبز شه...
_چرا میخندی؟
_همینجوری
_خل و چل
_اواااااا مواظب بااااااااااش...
@roman_khooob
Part10
بعد از کلی فکر کردن بالاخره تصمیم گرفتم:
یه شلوار جین که تا بالای مچ پام کشیدمش بالا با مانتوی حریر گلبهی رنگم و بعد از کلی گشتن یه روسری گلبهی پیدا کردم و سر کردم. برای ارایشمم
اول یکم کرم پودر زدم حالا یه خط چشم باریک و یکم رژ گونه و یه رژ لب گلبهی....
چه جیگری شدماااا
بعد از گذاشتن نت ها توی کیفم و پوشیدن کفش کالج کرمم از خونه زدم بیرون.سوار آسانسور شدم، چه عجب...برای اولین بار توی عمرم این عظیمی کنه رو تو آسانسور نمیبینم.
اه راستی امروز باید تا بعدازظهر خونه باشم که کلید این عظیمیو بدم به دوستش.حال خودشو که نگرفتمـ بزار حال دوستشو بگیرمـ,اون بیاد کیه که خونه باشه؟
اوا کو پس؟اه
الو کجایی پس
..................
خب زود باش من اینجا منتظرم.
..................
میبینمت.
بعد ده دقیقه بالاخره خانم اومدن،سوار ماشینش شدم و راه افتاد...
همینجورے داشتیم میرفتیم و اهنگ میخوندیم که گوشیم زنگ خورد.....
ای بابا,این عظیمیم ول کن نیستا
جوابشو ندادم که اس داد.....
_سلامـ میخواستم یاداوری کنم بعد از ظهر خونه باشید که دوستم بیاد کلید و بگیره
خخخ بیچاره نمیدونه من میخوام برم تمرین از اونورم گردش
بزار بیاد اونجا اینقدر زنگ بزنه تا دستش بشکنه و زیر پاشم علف سبز شه...
_چرا میخندی؟
_همینجوری
_خل و چل
_اواااااا مواظب بااااااااااش...
@roman_khooob
۲.۰k
۰۶ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.