پارت 27
پارت 27
داشتم خواب میرفتم که در اتاقم باز شد.. یا خدا کیه ! جن نباشه .. زیرچشمی نگاه کردم این که تیامه ..
خودمو زدم به خواب اومد نشست روتخت کنارم گونمو بوسید جایی که سیلی زده بود این بشر پاک عقلشو از دست داده نه لازم شد برگشتنی یه دکتر درست حسابی بره دستشو تو موهام فرو کرد و شروع کرد به نوازش کردن .. و یواش یواش یه چیزی زمزمه میکرد
تیام : هی دختر تو باهام چیکار کردی وقتی تورو با رامین یا هرکس دیگه میبینم رگ غیرتم بد میزنه بالا اصلا کارامو رفتارام دست خودم نیس کاش دستم میشکست و روت بلند نمیشد
بعدم بلند شدو رفت ..
عجیبه ..! نکنه جنی ، روحی، چیزی رفته تو جلدش و این حرفارو زد ..
صبح قرار بود برگردیم
جمره : سلن ..سلنا
من : هووم ؟
جمره : پاشو وسایلاتو جمع کن برمیگردیم
من : جمره میشه من بیام تو ماشین ارتا
جمره : نمیشه ماشین دوست بابای ارتا خراب شده اونا با ارتا میان ماشینش پره تازه منم با تیام میام
من : هووف من ابم با تیامو سوده تو یه جوب نمیره
جمره : ولشون کن باو من هستم ..!
من : همچی میگی من هستم که انگار......خخخخ
جمره : مرض پاشو بریم همه منتظرن
من : باوشه تو برو من میام
لباسامو عوض کردم چمدونمو برداشتم رفتم پایین انگار همه تو ماشیناشون بودن فقط جمره دم در منتظرم بود
جمره : برو سلن چمدونتو بزار تو ماشین که تیام هی دادو بیداد میکنی که این سلن چیکار میکنه چرا نمیاد
من : اومدم دیگه نمیره یه وقت روانی
جمره : سوده پیاده شو من میخوام جلو بشینم
من : جمره نمیخواد بری جلو من نمیخوام پیش سوده بشینم
جمره : باشه پ تو جلو بشین
سوده با دهن کجش پیاده شدو با نازو افاده رفت عقب نشست جمره هم نشست منم جلو نشستم شیشه رو هم تا ته دادم پایین خیلی گرم بود
جمره : تیام یه اهنگ خوب بزار اینا چیه !
تیام : شما امر کن چی بزارم ؟
سوده : از چاووشی بزار
من : اییش چقد بدسلیقه
جمره : اهنگ کوه شادمهر عقیلی رو بزار
تیام : چشم
🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶
اروم اروم مرد میشد ... رنگ چهرش زرد میشد ..
از بلندی پرت میشد ... قصه این بود قصه این بود...
با یه مشت حرفای تازه .. بعد یه عمر روبه رو شد
این تموم ماجرا بود.... قصه اینجوری شروع شد ..
قصه اینجوری شروع شد .. اون کی بود اون که دوست داشت
بگو واقعا کی بود کی ؟.. حالش مث قبل نشد از وقتی با تو روبه رو شد .. من بودم اون کوهی که به چشمای تو کوچیکه منم ، من همون آغوشی که یه روز میخونت بود من بودم ای دیوونه حیف یادت نمیمونه ..یادت رفته این ادم یه روز دیوونت بود 🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶
باصدای تیام بیدار شدم که میگفت سلنا ماشو رسیدیم وا من تو ماشین خوابم برده بود
من : رسیدیم ؟؟
تیام : اره پاشو برو تو خونه تا من چمدونتو بیارم
بلند شدم رفتم تو خونه ..
داشتم خواب میرفتم که در اتاقم باز شد.. یا خدا کیه ! جن نباشه .. زیرچشمی نگاه کردم این که تیامه ..
خودمو زدم به خواب اومد نشست روتخت کنارم گونمو بوسید جایی که سیلی زده بود این بشر پاک عقلشو از دست داده نه لازم شد برگشتنی یه دکتر درست حسابی بره دستشو تو موهام فرو کرد و شروع کرد به نوازش کردن .. و یواش یواش یه چیزی زمزمه میکرد
تیام : هی دختر تو باهام چیکار کردی وقتی تورو با رامین یا هرکس دیگه میبینم رگ غیرتم بد میزنه بالا اصلا کارامو رفتارام دست خودم نیس کاش دستم میشکست و روت بلند نمیشد
بعدم بلند شدو رفت ..
عجیبه ..! نکنه جنی ، روحی، چیزی رفته تو جلدش و این حرفارو زد ..
صبح قرار بود برگردیم
جمره : سلن ..سلنا
من : هووم ؟
جمره : پاشو وسایلاتو جمع کن برمیگردیم
من : جمره میشه من بیام تو ماشین ارتا
جمره : نمیشه ماشین دوست بابای ارتا خراب شده اونا با ارتا میان ماشینش پره تازه منم با تیام میام
من : هووف من ابم با تیامو سوده تو یه جوب نمیره
جمره : ولشون کن باو من هستم ..!
من : همچی میگی من هستم که انگار......خخخخ
جمره : مرض پاشو بریم همه منتظرن
من : باوشه تو برو من میام
لباسامو عوض کردم چمدونمو برداشتم رفتم پایین انگار همه تو ماشیناشون بودن فقط جمره دم در منتظرم بود
جمره : برو سلن چمدونتو بزار تو ماشین که تیام هی دادو بیداد میکنی که این سلن چیکار میکنه چرا نمیاد
من : اومدم دیگه نمیره یه وقت روانی
جمره : سوده پیاده شو من میخوام جلو بشینم
من : جمره نمیخواد بری جلو من نمیخوام پیش سوده بشینم
جمره : باشه پ تو جلو بشین
سوده با دهن کجش پیاده شدو با نازو افاده رفت عقب نشست جمره هم نشست منم جلو نشستم شیشه رو هم تا ته دادم پایین خیلی گرم بود
جمره : تیام یه اهنگ خوب بزار اینا چیه !
تیام : شما امر کن چی بزارم ؟
سوده : از چاووشی بزار
من : اییش چقد بدسلیقه
جمره : اهنگ کوه شادمهر عقیلی رو بزار
تیام : چشم
🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶
اروم اروم مرد میشد ... رنگ چهرش زرد میشد ..
از بلندی پرت میشد ... قصه این بود قصه این بود...
با یه مشت حرفای تازه .. بعد یه عمر روبه رو شد
این تموم ماجرا بود.... قصه اینجوری شروع شد ..
قصه اینجوری شروع شد .. اون کی بود اون که دوست داشت
بگو واقعا کی بود کی ؟.. حالش مث قبل نشد از وقتی با تو روبه رو شد .. من بودم اون کوهی که به چشمای تو کوچیکه منم ، من همون آغوشی که یه روز میخونت بود من بودم ای دیوونه حیف یادت نمیمونه ..یادت رفته این ادم یه روز دیوونت بود 🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶
باصدای تیام بیدار شدم که میگفت سلنا ماشو رسیدیم وا من تو ماشین خوابم برده بود
من : رسیدیم ؟؟
تیام : اره پاشو برو تو خونه تا من چمدونتو بیارم
بلند شدم رفتم تو خونه ..
۹.۸k
۰۳ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.