27
#27
عشق ووفش💙♾️💜
نیکا: عه بغلش اومدم بیرون بهش نگاه کردم
ارسلان: نیکا عه دماغت داره خون میاد چیکا کردی با خودت
نیکا: مهم نبس
مهم اینه که تو برگشتی
ارسلان: دستشو گرفتم و بردمش سمت دستشویی صورتشو شستم دستشم شستم و پانسمانش کردم
نشستم
نیکا: ارسلان ببخشید من خونتو خراب کردم
ارسلان: مهم ابنه که الان خوبی
دیانا: ما هم اینجاییم
نیکا: عه ببخشید من اصن حواسم نبود
دیانا: اشکال نداره فق بگو چیشدع
نیکا: به ارسلان نگاهی کردم که خودش فهمید و همه چیو گف
ساعتای 10 بوپ بچه ها رفتن منو ارسلانم یه چی خوردیم و رفتیم خابیدیم اون تو اتاقش منم تو اتاقم(خیلی دلم میخاس بدونم الان توی تصوراتتون چه چیزای تصور کردین ولی متاسفم تصوراتتونو خراب کردم چون پیش هم نخابیدن حالا حالاها جریان داره😌😂)
ساعت 12 شب
ارسلان: پاشدم رفتم قرصو برداشتمو رفتم سمت اتاق نیکا
درو زدم چیزی نگف رفتم داخل دیدم خابه
عه چه زود خابید نیم ساعت نگذشته
نیکا قشنگم چشاتو وا کن قرصتو بخور بعد بخاب
نیکا: چشامو باز کردم که ارسلانو دیدم نشستم و قرصو گرفتم و خوردم اونم رف منم خابیدم
ارسلان: گوشیمو گذاشتم رو ساعت 6 صبح که قرصشو بدم
ساعت 6 صبح🍭
ارسلان: رفتم سمت اتاقش و رفتم داخل داشت حرف میرد و گریع میکرد
نیکا نیکا خابه چیزی نیس نیکا
که یه جیغ کشید و بلند شد
نیکا:ارسلان (نفس نفس میزد)
ارسلان: کشیدمش تو بغلم
چیزی نیس خاب دیدی تو پیش منی
نیکا:ارسلان خاب دیدم همه دارن مسخرم میکنن تو داری اذیتم میکنی میگی دوصت ندارم زهرا میگه هیچکس دوصت نداره بچه ها میگن ازت متنفریم تو یه بدبخت اواره ای(با نفس نفس و یکمم گریه ن خیلی زیاد😐)
ارسلان: تعبیرش میشه برعکسش یعنی همه دوصت دارن و عاشقتن
نیکا:حتی تو؟!
40 تا کام👼🏻
ارسلان نیکا دیانا متین ممد پانیذ عسل رضا مهراب مهدیس دپ رمان اکیپ عاشقانه شکست مرگ دخترونه پسرونه رفیق ضربه ویسگون دپرس عذاب عشق ارنیکا اردیا متینکا متدیا محردیس محرشاد عسلئو پانلو مونیکا کاپل قشنگ کلیپ تتلو بیلیایلیش بیتیاس بلکپینک ای مووی ادیت تکسچر کادر اینشات خاص
عشق ووفش💙♾️💜
نیکا: عه بغلش اومدم بیرون بهش نگاه کردم
ارسلان: نیکا عه دماغت داره خون میاد چیکا کردی با خودت
نیکا: مهم نبس
مهم اینه که تو برگشتی
ارسلان: دستشو گرفتم و بردمش سمت دستشویی صورتشو شستم دستشم شستم و پانسمانش کردم
نشستم
نیکا: ارسلان ببخشید من خونتو خراب کردم
ارسلان: مهم ابنه که الان خوبی
دیانا: ما هم اینجاییم
نیکا: عه ببخشید من اصن حواسم نبود
دیانا: اشکال نداره فق بگو چیشدع
نیکا: به ارسلان نگاهی کردم که خودش فهمید و همه چیو گف
ساعتای 10 بوپ بچه ها رفتن منو ارسلانم یه چی خوردیم و رفتیم خابیدیم اون تو اتاقش منم تو اتاقم(خیلی دلم میخاس بدونم الان توی تصوراتتون چه چیزای تصور کردین ولی متاسفم تصوراتتونو خراب کردم چون پیش هم نخابیدن حالا حالاها جریان داره😌😂)
ساعت 12 شب
ارسلان: پاشدم رفتم قرصو برداشتمو رفتم سمت اتاق نیکا
درو زدم چیزی نگف رفتم داخل دیدم خابه
عه چه زود خابید نیم ساعت نگذشته
نیکا قشنگم چشاتو وا کن قرصتو بخور بعد بخاب
نیکا: چشامو باز کردم که ارسلانو دیدم نشستم و قرصو گرفتم و خوردم اونم رف منم خابیدم
ارسلان: گوشیمو گذاشتم رو ساعت 6 صبح که قرصشو بدم
ساعت 6 صبح🍭
ارسلان: رفتم سمت اتاقش و رفتم داخل داشت حرف میرد و گریع میکرد
نیکا نیکا خابه چیزی نیس نیکا
که یه جیغ کشید و بلند شد
نیکا:ارسلان (نفس نفس میزد)
ارسلان: کشیدمش تو بغلم
چیزی نیس خاب دیدی تو پیش منی
نیکا:ارسلان خاب دیدم همه دارن مسخرم میکنن تو داری اذیتم میکنی میگی دوصت ندارم زهرا میگه هیچکس دوصت نداره بچه ها میگن ازت متنفریم تو یه بدبخت اواره ای(با نفس نفس و یکمم گریه ن خیلی زیاد😐)
ارسلان: تعبیرش میشه برعکسش یعنی همه دوصت دارن و عاشقتن
نیکا:حتی تو؟!
40 تا کام👼🏻
ارسلان نیکا دیانا متین ممد پانیذ عسل رضا مهراب مهدیس دپ رمان اکیپ عاشقانه شکست مرگ دخترونه پسرونه رفیق ضربه ویسگون دپرس عذاب عشق ارنیکا اردیا متینکا متدیا محردیس محرشاد عسلئو پانلو مونیکا کاپل قشنگ کلیپ تتلو بیلیایلیش بیتیاس بلکپینک ای مووی ادیت تکسچر کادر اینشات خاص
۴۳.۸k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.