➖⃟♥️•• 𝒓𝒊𝒈𝒉𝒕 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 𝒑⁷⁴
چند بار بهش زنگ زدم بی سابقه بود اون دختر همیشه گوشیشو جواب میداد شماره منو همیشه جواب میداد نگران شدم میدونستم خونه خودش نیست و یه خونه جدید گرفته چایونگو پیاده کردم و وسیله هارو بهش دادم رفت تو ساختمون و منم رفتم دنبال میا حس بدی داشتم (یکم پرش زمانی) بلاخره وارد کوچه شدم آخه این ناکجا کجاس این دختره خونه گرفته ( تو خونه سوبینه دروغ گفته)
از ماشین پیاده شدم و بدوبدو وارد حیاط شدم در عمارت باز بود وارد عمارت شدم همه لامپا خاموش بود از پله ها رفتم بالا رفتم و بلند بلند صداش کردم هیچکی جواب نداد چندتا اتاقو گشتم رفتم سمت یه اتاق و درشو باز کردم در حموم و دستشویی باز بود و لامپش روشن بود وارد اتاق شدم آروم وارد حموم شدم وان ابش سرخ سرخ شده بود از دور می‌تونستم ببینم دویدم سمتش و با دیدن چیزی که دیدم وحشت کردم اون میا بود عین یه مرده تو وان افتاده بود و موهاش توی آب میرقصیدن و چشماش بسته بود اون دختر چیکار کردههه
_م...میا ...میااا
از ماشین پیاده شدم و بدوبدو وارد حیاط شدم در عمارت باز بود وارد عمارت شدم همه لامپا خاموش بود از پله ها رفتم بالا رفتم و بلند بلند صداش کردم هیچکی جواب نداد چندتا اتاقو گشتم رفتم سمت یه اتاق و درشو باز کردم در حموم و دستشویی باز بود و لامپش روشن بود وارد اتاق شدم آروم وارد حموم شدم وان ابش سرخ سرخ شده بود از دور می‌تونستم ببینم دویدم سمتش و با دیدن چیزی که دیدم وحشت کردم اون میا بود عین یه مرده تو وان افتاده بود و موهاش توی آب میرقصیدن و چشماش بسته بود اون دختر چیکار کردههه
_م...میا ...میااا
۱۴.۴k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.