عشق بی پایان
#عشق_بی_پایان
#فصل_اول
P⁷
کوک اومد خونه و دوباره اون پسررو تو اتاق قایم کردم
کوک: سلام ا/ت جونم
ا/ت: سلام کوکی
کوک: میای نقاشی کنیم
ا/ت: ا اره
کوک: خوبی؟
ا/ت: اره
کوک: اوکی بیب من میرم وسایل نقاشی رو بیارم
ا/ت: برو
۲دقیقه بعد...
ویو ا/ت
کوکی رفت قاب نقاشی هارو بیاره
کوک: خوب ا/ت حاضری؟
ا/ت: اره
کوک: ۱. ۲. ۳
۳ساعت بعد
ا/ت: آه کوکی من تموم کردم
کوک: اوکی، منم الان تموم میکنم
ا/ت: باش
ویو ا/ت
اون پسره ی دفعه از اتاق اومد بیرون
و کوک ۱ متر پرید بالا
کوک: ا/ت این پسره ی.... چرا اینجاستتتتتتتت
ا/ت: ن. ن. نمیدونم
کوک: ا/ت اینجاااااا چه خبره
ا/ت: کوک اروم باش این پسره دیشب اومد بود خونه ی ما و من به و نگفتم چون میدونستم عصابت خورد میشه
کوک: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتت(با تعجب و داد)
ا/ت: کوک تروخدااااا اروم باش
کوک: چجورییییی
جین: اروم باش من کاری با دختر کوچولوت ندارم فقط میخوام چند تا سوال ازش بپرسم
کوک: لازم نکرده بیا برو بیرون
ویو ا/ت
با کلی...... بلخره کوک تونست اون پسره رو از خونه بیرون که
کوک: آه ا/ت چرا بهم نگفتی
ا/ت: چون نمیخواستم اعصابت خورد بشه
کوک: اعصاب من مهم نیست مهم اینکه تو در امان باشی
ا/ت: چرااااااااااا مهم نیست خیلی هم مهم
کوک: آه، ا/ت امشب بغل من میخوابی، معلوم نیست این پسره میخواد چی کار کنه
ا/ت: باشه
ویو ا/ت
صبح که شد.......
#فصل_اول
P⁷
کوک اومد خونه و دوباره اون پسررو تو اتاق قایم کردم
کوک: سلام ا/ت جونم
ا/ت: سلام کوکی
کوک: میای نقاشی کنیم
ا/ت: ا اره
کوک: خوبی؟
ا/ت: اره
کوک: اوکی بیب من میرم وسایل نقاشی رو بیارم
ا/ت: برو
۲دقیقه بعد...
ویو ا/ت
کوکی رفت قاب نقاشی هارو بیاره
کوک: خوب ا/ت حاضری؟
ا/ت: اره
کوک: ۱. ۲. ۳
۳ساعت بعد
ا/ت: آه کوکی من تموم کردم
کوک: اوکی، منم الان تموم میکنم
ا/ت: باش
ویو ا/ت
اون پسره ی دفعه از اتاق اومد بیرون
و کوک ۱ متر پرید بالا
کوک: ا/ت این پسره ی.... چرا اینجاستتتتتتتت
ا/ت: ن. ن. نمیدونم
کوک: ا/ت اینجاااااا چه خبره
ا/ت: کوک اروم باش این پسره دیشب اومد بود خونه ی ما و من به و نگفتم چون میدونستم عصابت خورد میشه
کوک: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتت(با تعجب و داد)
ا/ت: کوک تروخدااااا اروم باش
کوک: چجورییییی
جین: اروم باش من کاری با دختر کوچولوت ندارم فقط میخوام چند تا سوال ازش بپرسم
کوک: لازم نکرده بیا برو بیرون
ویو ا/ت
با کلی...... بلخره کوک تونست اون پسره رو از خونه بیرون که
کوک: آه ا/ت چرا بهم نگفتی
ا/ت: چون نمیخواستم اعصابت خورد بشه
کوک: اعصاب من مهم نیست مهم اینکه تو در امان باشی
ا/ت: چرااااااااااا مهم نیست خیلی هم مهم
کوک: آه، ا/ت امشب بغل من میخوابی، معلوم نیست این پسره میخواد چی کار کنه
ا/ت: باشه
ویو ا/ت
صبح که شد.......
۹۶.۹k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.