عشق بی پایان
#عشق_بی_پایان
#فصل_سوم
P⁵³
کوک: باشه چاگیا فعلا استراحت کن
ا/ت:(میخوابه)
ویو کوک
گذاشتم بخوابه و استراحت کنه تا بهتر بشه
*چند ساعت بعد*
ا/ت:(خوابه)
کوک:(رفت سرشو ناز کرد و اروم گفت) چاگیا پاشو خیلی خوابیدی
ا/ت:(پا نمیشه)
کوک:(گذاشت یذره دیگه بخواب.میره بیرون.)
ا/ت:(صورتش کبود شده بود داشت نفس نفس میزد)
کوک: ا/ت پاشوووو چرا صورتت کبودههه چرا داری نفس نفس میزنی قلبت هم که تند میزنههه ا/تتت
ا/ت:(از خواب پا میشه)
کوک: حالت خوبه چاگیا
ا/ت: نه اصلا(رفت اب به صورتش بزنه)
*چند دقیقه بعد*
کوک: بهتری؟
ا/ت: اره یذره
کوک: چرا یک دفعه ای اینطوری بود
ا/ت: نمیدونم
کوک: کابوس دیدی؟
ا/ت: نه، حالم خیلی بد بود
کوک:(براش یذره اب قند میاره)
ا/ت: مرسی ولی زیاد لازم نبود
کوک: یک بار دیگه اینو بگی میکشمت
ا/ت: باشه
کوک:.....
ویو ا/ت
رفتم توی اتاق در و هم محکم بستم، رفتم یک فقط گریه کردم
کوک: چاگیا؟
ا/ت: بل
کوک: حالت خوبه؟
ا/ت: اره، فقط خیلی دل درد دارم
کوک:(میره بقل ا/ت میشینه)
ا/ت:.............
کوک: چاگیا! پریودی؟
ا/ت: ا.... ا... اره
کوک: خوب چرا زود ترنگفتی؟
ا/ت: چون همین یک ساعت پیش شدم😑
کوک: او، میخوای برم برات پد بخرم؟
ا/ت: اره برو
کوک: باشه، میگم اخلاقت بد شده نگو پریودی
ا/ت: هی اره
کوک: حالا یذره استراحت کن
ا/ت: باشه فقط برو زود بیا دارم میمیرم
کوک: اوک بای
*چند ساعت بعد*
ویو ا/ت
کوک اومد خونه و............
#فصل_سوم
P⁵³
کوک: باشه چاگیا فعلا استراحت کن
ا/ت:(میخوابه)
ویو کوک
گذاشتم بخوابه و استراحت کنه تا بهتر بشه
*چند ساعت بعد*
ا/ت:(خوابه)
کوک:(رفت سرشو ناز کرد و اروم گفت) چاگیا پاشو خیلی خوابیدی
ا/ت:(پا نمیشه)
کوک:(گذاشت یذره دیگه بخواب.میره بیرون.)
ا/ت:(صورتش کبود شده بود داشت نفس نفس میزد)
کوک: ا/ت پاشوووو چرا صورتت کبودههه چرا داری نفس نفس میزنی قلبت هم که تند میزنههه ا/تتت
ا/ت:(از خواب پا میشه)
کوک: حالت خوبه چاگیا
ا/ت: نه اصلا(رفت اب به صورتش بزنه)
*چند دقیقه بعد*
کوک: بهتری؟
ا/ت: اره یذره
کوک: چرا یک دفعه ای اینطوری بود
ا/ت: نمیدونم
کوک: کابوس دیدی؟
ا/ت: نه، حالم خیلی بد بود
کوک:(براش یذره اب قند میاره)
ا/ت: مرسی ولی زیاد لازم نبود
کوک: یک بار دیگه اینو بگی میکشمت
ا/ت: باشه
کوک:.....
ویو ا/ت
رفتم توی اتاق در و هم محکم بستم، رفتم یک فقط گریه کردم
کوک: چاگیا؟
ا/ت: بل
کوک: حالت خوبه؟
ا/ت: اره، فقط خیلی دل درد دارم
کوک:(میره بقل ا/ت میشینه)
ا/ت:.............
کوک: چاگیا! پریودی؟
ا/ت: ا.... ا... اره
کوک: خوب چرا زود ترنگفتی؟
ا/ت: چون همین یک ساعت پیش شدم😑
کوک: او، میخوای برم برات پد بخرم؟
ا/ت: اره برو
کوک: باشه، میگم اخلاقت بد شده نگو پریودی
ا/ت: هی اره
کوک: حالا یذره استراحت کن
ا/ت: باشه فقط برو زود بیا دارم میمیرم
کوک: اوک بای
*چند ساعت بعد*
ویو ا/ت
کوک اومد خونه و............
۲۵.۹k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.