ا پرش زمانی به بعد از جشن ا
ا پرش زمانی به بعد از جشن ا
رسیدم خونه و رفتم داخل کفشم رو در آوردم و گذاشتم تو جا کفشی و سریع رفتم تو اتاقم و لباسامو عوض کردم.
ا.ت. اخیشششششش راحت شدم هوففف
خودم رو پرت کردم رو تخت و خوابیدم
پرش زمانی به فردا
صبح بلند شدم و رفتم دستشویی و بعد اومدم و موهامو شونه کردم و بستم امروز هم ازون روزای بود که سرم شلوغه که تلفنم زنگ خورد.
_سلام خانم لی
ا.ت. سلام شما؟
_من از شرکت***مزاحم میشم شما در شرکت ما مدل جدید شدین و ما ازتون میخوایم که به جشنواره ما بیایید و حضور داشته باشید
ا.ت.......چچ..چی؟
_عرض کردم که شما مدل جدید ما شدین و میتونین تو جشنواره حضور داشته باشید.
ا.ت.....اا..اا..اره.ب.باشه میام حتما
_خیلی ممنونم خانم
بدون خدافظی قط کردم
ا.ت. ایگوووووووووو(جیغ)
یهو اجوما اومد دم اتاقم
اجوما. چیشده خانم؟(ترس)
ا.ت. اخهههه چراا من دوباره باید به یه جشنواره دعوت شم هااا؟(داد)
اجوما. خانم آروم باشید بلاخره کار شماس
ا.ت. من خستم میفهمی
اجوما. ......بله
ا.ت. اجوما
اجوما. بله خانم
ا.ت. میتونی بپرسی ساعت چنده
اجوما. بله حتما خانم
ا.ت. ممنونم
اجوما. صبحانه میل ندارید؟
ا.ت. تو اتاقم میخورم
اجوما. چشم
بعد از چند دقیقه دیدم اجوما صبحانه رو آورد
ا.ت. پرسیدی
اجوما. بله خانم ساعت ۴
ا.ت. ایششش....باشههه
صبحانه رو خوردم و تمام کارا رو کردم و رفتم جشنواره
و...
رسیدم خونه و رفتم داخل کفشم رو در آوردم و گذاشتم تو جا کفشی و سریع رفتم تو اتاقم و لباسامو عوض کردم.
ا.ت. اخیشششششش راحت شدم هوففف
خودم رو پرت کردم رو تخت و خوابیدم
پرش زمانی به فردا
صبح بلند شدم و رفتم دستشویی و بعد اومدم و موهامو شونه کردم و بستم امروز هم ازون روزای بود که سرم شلوغه که تلفنم زنگ خورد.
_سلام خانم لی
ا.ت. سلام شما؟
_من از شرکت***مزاحم میشم شما در شرکت ما مدل جدید شدین و ما ازتون میخوایم که به جشنواره ما بیایید و حضور داشته باشید
ا.ت.......چچ..چی؟
_عرض کردم که شما مدل جدید ما شدین و میتونین تو جشنواره حضور داشته باشید.
ا.ت.....اا..اا..اره.ب.باشه میام حتما
_خیلی ممنونم خانم
بدون خدافظی قط کردم
ا.ت. ایگوووووووووو(جیغ)
یهو اجوما اومد دم اتاقم
اجوما. چیشده خانم؟(ترس)
ا.ت. اخهههه چراا من دوباره باید به یه جشنواره دعوت شم هااا؟(داد)
اجوما. خانم آروم باشید بلاخره کار شماس
ا.ت. من خستم میفهمی
اجوما. ......بله
ا.ت. اجوما
اجوما. بله خانم
ا.ت. میتونی بپرسی ساعت چنده
اجوما. بله حتما خانم
ا.ت. ممنونم
اجوما. صبحانه میل ندارید؟
ا.ت. تو اتاقم میخورم
اجوما. چشم
بعد از چند دقیقه دیدم اجوما صبحانه رو آورد
ا.ت. پرسیدی
اجوما. بله خانم ساعت ۴
ا.ت. ایششش....باشههه
صبحانه رو خوردم و تمام کارا رو کردم و رفتم جشنواره
و...
۵.۲k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.