part 14
part 14
«دشمن برادرم شدم»
کوک: خیلی خوشحال بودم اون بلخره با خواست خودش منو بغل کرد
ویو ات: بعد از 5 مین از کوک جداشدم پاشودم که از اتاق برم بیرون که دستمو گرفت و گفت یه روزی تو ماله من و من ماله تو میشم ولی اون روز خیلی دیره
ات: دستمو کشیدم و از اتاق زدم بیرون
ویو کوک: اون منو نمیخواد ولی من اونو میخوام عشق یه طرفه چه چیزه گوهیه که دوباره گریم گرفت ولی سعی کردم خودمو کنترل کنم
ویو ات: از اتاق کوک اومدم بیرون و رفتم تو اتاق خدم که دیدم ته نشسته روی تختم و داره با لبخند دفتر خاطراتمو میخونه
ات: هی به چی میخندی(که یهو متوجه شدم داره کدوم صفحرو میخونه) ته من.. من
ته: تو واقعا عاشق جیمین بودی(خنده)
ات: خب مشکلش چیه
ته: مشکلی نداره(خنده)
ات: ته ازیتم نکن
ته: باشه بیا اینجا
ات:(نزدیک ته شدم که دستمو گرفت و منو پرت کرد روی خودش)
ته: خاستم ببوسمش که متوجه بوی کوک شدم
ته: اودکلان کوکو زدی
ات: ام اره بوی خیلی خوبی داشت(ات ای احمق انقدر تو بغل کوک بودی که بوشو گرفتی)
ته: ولی من ازین بو بدم میاد
ات: باشه دیگه نمیزنم
ته: افرین(شروع کردم خوردن لباش)
«دشمن برادرم شدم»
کوک: خیلی خوشحال بودم اون بلخره با خواست خودش منو بغل کرد
ویو ات: بعد از 5 مین از کوک جداشدم پاشودم که از اتاق برم بیرون که دستمو گرفت و گفت یه روزی تو ماله من و من ماله تو میشم ولی اون روز خیلی دیره
ات: دستمو کشیدم و از اتاق زدم بیرون
ویو کوک: اون منو نمیخواد ولی من اونو میخوام عشق یه طرفه چه چیزه گوهیه که دوباره گریم گرفت ولی سعی کردم خودمو کنترل کنم
ویو ات: از اتاق کوک اومدم بیرون و رفتم تو اتاق خدم که دیدم ته نشسته روی تختم و داره با لبخند دفتر خاطراتمو میخونه
ات: هی به چی میخندی(که یهو متوجه شدم داره کدوم صفحرو میخونه) ته من.. من
ته: تو واقعا عاشق جیمین بودی(خنده)
ات: خب مشکلش چیه
ته: مشکلی نداره(خنده)
ات: ته ازیتم نکن
ته: باشه بیا اینجا
ات:(نزدیک ته شدم که دستمو گرفت و منو پرت کرد روی خودش)
ته: خاستم ببوسمش که متوجه بوی کوک شدم
ته: اودکلان کوکو زدی
ات: ام اره بوی خیلی خوبی داشت(ات ای احمق انقدر تو بغل کوک بودی که بوشو گرفتی)
ته: ولی من ازین بو بدم میاد
ات: باشه دیگه نمیزنم
ته: افرین(شروع کردم خوردن لباش)
۱۶.۳k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.