من یادم اومد... تو همون قاصدک بودی!
تو شبیه به قاصدکی،زیبا و ظریف!
وقتی میخواستم از بین بوتههای خاردار بچینمت دستم رو بریدم، اما تو ارزشش رو داشتی!
تو ارزش تمام زخمهای من رو داری...تمام دردهای من!
من تورو چیدم و بین انگشتهام نگه داشتم.
تو مال من شدی، زیبا بودی و من عاشقت شدم.
میخواستم تا ابد کنارم باشی،مراقبت باشم و تورو که مثل یک قاصدک ظریفی، بپرستم!
پس بودن تورو آرزو کردم.
قاصدک بین دستهام رو دیدم و فوت کردم.
قاصدک کنده شد و به رقص در اومد و رفت.
من یادم اومد... تو همون قاصدک بودی!
تو شبیه به قاصدکی،زیبا و ظریف!
وقتی میخواستم از بین بوتههای خاردار بچینمت دستم رو بریدم، اما تو ارزشش رو داشتی!
تو ارزش تمام زخمهای من رو داری...تمام دردهای من!
من تورو چیدم و بین انگشتهام نگه داشتم.
تو مال من شدی، زیبا بودی و من عاشقت شدم.
میخواستم تا ابد کنارم باشی،مراقبت باشم و تورو که مثل یک قاصدک ظریفی، بپرستم!
پس بودن تورو آرزو کردم.
قاصدک بین دستهام رو دیدم و فوت کردم.
قاصدک کنده شد و به رقص در اومد و رفت.
من یادم اومد... تو همون قاصدک بودی!
۱.۳k
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.