Part⁷
Part⁷
دستمو گرفت و بردم توی یه اتاق و دره اتاقو بست و رفت..یه دسته لباس روی تخت بود.لباسامو عوض کردم و از اتاق رفتم بیرون.جیمین نبودش و این از هرچیزی بیشتر منو خوشحال میکرد..که یهو دره اتاق کناریم باز شد و یه پسره جذاب اومد بیرون...تتو های زیادی روی یکی از دستاش بود و سیکس پکاش از زیر لباسش پیدا بود...وایساده بودم و قیافمو شبیه اونایی کرده بودم که توی فکرن که دستمو گرفت
×تو کی هستی؟
+اول تو بگو
×دوست جیمین.جئون جونگکوک
+خوشبختم.منم جانگ ات هستم
×(لبخند)
لباسم آستین نداشت برای همین اون❌ که جیمین کشیده بود پیدا بود..کوک دیتشو به سمت زخمم برد
×این چیه؟
+کاره...
که جیمین اومد
_چیکارش داری؟؟؟؟
×من؟هیچی هیچی
_باشع
دستمو گرفت و بردم توی یه اتاق و دره اتاقو بست و رفت..یه دسته لباس روی تخت بود.لباسامو عوض کردم و از اتاق رفتم بیرون.جیمین نبودش و این از هرچیزی بیشتر منو خوشحال میکرد..که یهو دره اتاق کناریم باز شد و یه پسره جذاب اومد بیرون...تتو های زیادی روی یکی از دستاش بود و سیکس پکاش از زیر لباسش پیدا بود...وایساده بودم و قیافمو شبیه اونایی کرده بودم که توی فکرن که دستمو گرفت
×تو کی هستی؟
+اول تو بگو
×دوست جیمین.جئون جونگکوک
+خوشبختم.منم جانگ ات هستم
×(لبخند)
لباسم آستین نداشت برای همین اون❌ که جیمین کشیده بود پیدا بود..کوک دیتشو به سمت زخمم برد
×این چیه؟
+کاره...
که جیمین اومد
_چیکارش داری؟؟؟؟
×من؟هیچی هیچی
_باشع
۵.۴k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.