staging P¹
سانا ویو
با صدای آلارم از خواب بیدار شدم ساعت
۷ بود
رفتم سمت دستشویی و کارامو کردم
رفتم کت و شلوارمو پوشیدم و کیفمو
برداشتم و رفتم بارِ خودم
تا میخواستم دررو باز کنم آجوما گفت:
÷دخترم صبحونه نمیخوری؟
+نه ممنون خداحافظ
÷مراقب خودت باش
رفتم حیاط عمارت
همهی بادیگاردا ۹۰ درجه برام
خم میشدن سوار ماشینم
شدم
+حرکت کن
راننده:چشم خانم
(۳۴ مین بعد)
سانا ویو
رسیدم بار چون باید
یسری کارارو انجام میدادم
داخل اتاقم نشستم و داشتم مدارک رو
چک میکردم که یکی در زد
+بیا تو
بادیگارد:$
$خانم یه آقایی باهاتون کار داره
+اسمش چیه؟
$پارک جیمین
+یه پوزخند گوشهی لبم نشست
بگو بیاد تو
ذهنش:خدای من چی میخواد؟
جیمین:¥
¥سلام سانا
+بَه سلام!آفتاب از کدوم طرف
در اومده جناب پارک اومده اینطرفا؟
¥حوصلهی مسخره بازی ندارم
میرم سر اصل مطلب!
+بگو
¥باید بیای سئول
+آها و چی باعث شده فکر کنی
قراره بهت گوش کنم؟
¥بایدیه نه دلخواهی
+خفهشو اگه بخوان منو بکشن هم
نمیرم اون قبرستون
¥بابابزرگ حالش بده
+به جهنم همون حقشه
¥اینجوری نگو(عربده)
+میگم!چه غلطی میخوای بکنی؟(عربده)
¥باشه نیا خداحافظ
+خداحافظ
و جیمین رفت
+چی باعث شده فکر کنه بهش گوش میدم
درسته برادرمه ولی خوب اون هم با اون عوضیا
دستش توی یه کاسه بود
$خ...خانم
+چیه؟
$ارباب جئون اومدن اینجا
+خوبه!همینو کم داشتم
بگو گمشه بره
......
خوب چخبرا چیکارا میکنید؟
این یکی فیک خوب تموم میشه دوستان
راستی
استایل سانا اس ۲
خود سانا اس ۳
با صدای آلارم از خواب بیدار شدم ساعت
۷ بود
رفتم سمت دستشویی و کارامو کردم
رفتم کت و شلوارمو پوشیدم و کیفمو
برداشتم و رفتم بارِ خودم
تا میخواستم دررو باز کنم آجوما گفت:
÷دخترم صبحونه نمیخوری؟
+نه ممنون خداحافظ
÷مراقب خودت باش
رفتم حیاط عمارت
همهی بادیگاردا ۹۰ درجه برام
خم میشدن سوار ماشینم
شدم
+حرکت کن
راننده:چشم خانم
(۳۴ مین بعد)
سانا ویو
رسیدم بار چون باید
یسری کارارو انجام میدادم
داخل اتاقم نشستم و داشتم مدارک رو
چک میکردم که یکی در زد
+بیا تو
بادیگارد:$
$خانم یه آقایی باهاتون کار داره
+اسمش چیه؟
$پارک جیمین
+یه پوزخند گوشهی لبم نشست
بگو بیاد تو
ذهنش:خدای من چی میخواد؟
جیمین:¥
¥سلام سانا
+بَه سلام!آفتاب از کدوم طرف
در اومده جناب پارک اومده اینطرفا؟
¥حوصلهی مسخره بازی ندارم
میرم سر اصل مطلب!
+بگو
¥باید بیای سئول
+آها و چی باعث شده فکر کنی
قراره بهت گوش کنم؟
¥بایدیه نه دلخواهی
+خفهشو اگه بخوان منو بکشن هم
نمیرم اون قبرستون
¥بابابزرگ حالش بده
+به جهنم همون حقشه
¥اینجوری نگو(عربده)
+میگم!چه غلطی میخوای بکنی؟(عربده)
¥باشه نیا خداحافظ
+خداحافظ
و جیمین رفت
+چی باعث شده فکر کنه بهش گوش میدم
درسته برادرمه ولی خوب اون هم با اون عوضیا
دستش توی یه کاسه بود
$خ...خانم
+چیه؟
$ارباب جئون اومدن اینجا
+خوبه!همینو کم داشتم
بگو گمشه بره
......
خوب چخبرا چیکارا میکنید؟
این یکی فیک خوب تموم میشه دوستان
راستی
استایل سانا اس ۲
خود سانا اس ۳
۱.۷k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.