خوب نیستم نه این که خوب نیستما نه خوبم به همه نصیحت میکنم

خوب نیستم نه این که خوب نیستما نه خوبم به همه نصیحت میکنم خوب باشن به همه انگیزه میدم هرروز کلی استوری انگیزشی میزارم و میبنیم از صبح که پامیشم میجنگم برای رسیدن به اهدافم خوبما اما خوب نیستم نمیدونم چه طوری توصیف کنم بزار یه جور دیگه بگم برات
میدونی انگار افتادم توی یه چاله که سخته از توش در بیام حالا یه چندتا طناب برای کمک کردن بهم فرستادن توی اون چاله بهم میگن بهمون اعتماد کن بیا بالا
چندتا راه پیش رومه راه اول یه طناب هست که زیاد ظاهر خوبی نداره اما خب حس خوبی بهم میده یه طناب دیگه هست محکمه خوشگله خیلی خوبه اما من دوسش ندارم باید یه دو ازاون طناب هارو انتخاب کنم ممکنه حتی اگر به این طناب ها اعتماد کردم بازم برم بالا اما یهو پرت شم ته ته چاه ها دیگه نیوفتم توی چاله بیوفتم توی چاه یه چاه بزرگ و عمیق که دیگه هیچ وقت نتونم ازش بیام بیرون راه سومی هم وجود داره بمون توی همون چاله به هیچکسم اعتماد نکنم بیرونم نرم از ترس این که مبادا اتفاقی بیوفته
نمیدونم فهمیدن یانه اما میدونم خوب نیستم
#کمی از درد و دلام
1400/11/17 یک شنبه