چیشدکه اینهمه ازهم دورشدیم

چیشدکه اینهمه ازهم دورشدیم
کاش اگر ازچیری رنجیذیم بهم میگفتیم
فقط خدا میدونه که چقدر دوستت دارم های نگفته توسینه ام مونده چقدر حرفهایی که به هیچ کسی غیر تو نمیتونم بگم اینقدر ازمن دور شدی که نمیدونی من هنوز تمام روز چشم انتظار پیامهاتم هنوز چشمم براهه هنوز برام مثل اونروزایی فقط چون میدونم دلت بامن نیست تمام اینهارو تبدیل به دود میکنم ومیفرستم توی سینه ام ...
من ب،عکس تو هیچکسی اطرافم نیست
یعنی بهم محل نزاشت تو دددر باره من
داری اشتباه میکتی عزیزم ،مگه من تواین حدودا ۱۰سال چه چیزی از تو به دیگران گفتم ،هرچی بین مابوده تاابد مثل یه رازه تو همش بدقلقی میکنی منه بیچاره که حرفی ندارم ...
دلم میخواست حرفای نگفته زیاددی رو بهت بگم تا بدونی ...
خیلی حرفهاباهت دارم اما نمیدونم دلیل این رفتارت بامن چیه دلم نمیخواد بگم اما تو اجازه ندادی کنار هم یا دور از هم ولی با احترام متقابل باشیم من هیچوقت ازتو جدانمیشم هرکاری دلت میخوادبکن توهین کن یاهرکاری امامن میمونم همونطور که تاالان موندم ....