دلیلش فقط انسجام نبود

دلیلش فقط انسجام نبود
امید به فردایی نبود که کسی دنبال ذخیره طلا و دلار باشه
بیشتر دنبال پول نقد بودن خرید مایحتاج و تلاش برای بقا...

گفتم درست مسائل رو تحلیل کنیم:)
یکی از دوستانی که تو اون ۱۲ روز از تهران خارج شده و رفته بودن شمال میگفت
عجیب ترین مسافرت عمرم بود
همیشه که تو جاده صدای موسیقی و شادی از ماشینها میاد یا تو شهرهایی که میریم
این بار سکوت بود میشد از چهره های مردم غم و اضطراب و نگرانی را فهمید همه نگران یا عصبی بودن
یه عده نگران برخی از افراد خانواده اشون که هنوز تهران موندن یه عده نگران مملکت یه عده نگران فردا که اصلا می بینن یا نه...

غیر از انسجام این نگرانی ها هم باعث میشد کسی دنبال دلالی و ذخیره طلا و دلار و‌‌‌...نباشه همه فکر و ذکر گذر به سلامت از این دوران بوده...

تا درست تحلیل نکنیم درست نمیتونیم برنامه ریزی کنیم:/