ⓟⓐⓡⓣ 2

ⓟⓐⓡⓣ 2
لیسا ویو
هینا از وقتی که شیاطین حمله کردن اون هینایه خوشحال قبل نشد...
راستش حقم داشت چون تمام اعضای خونوادشو از دست داد:)
برای همینم بود که عضو جوخیه ساکورا شد
منم چون نمیخواستم تنها باشه یا فکر احمقانه ای به سرش بزنه باهاش رفتم
و خب الان سه سالی هس تو این کاریم ومن تنها کسیم که میدونم هینا با چه شیطانی معامله کرده برعکس بقیه اعضای جوخه هینا
همچیز رو قایل میکونه و نمیگه
پایان ویو
+لیسا
_هوم
+شیاطین این روزا قوی تر شدن
_اره ....
راستی شنیدی شیا طین جدیدی دیده شدن!
+منظورت شاطین سرزمین ♭ℓ⍺℃k ↯⍵⍺ℼ ؟
_ اهوم
همنجوری گرم کفت و گو بودن که کای با عجله به سمتشون امد
&دخترا معئموریت جدیدی داریم نفس نفس زدن
_خب
&میریم سرزمین ♭ℓ⍺℃k ↯⍵⍺ℼ
_میدونم ما قوی‌ترین جوخییم ولی واقعا.
پرید وصت حرفش
+باشه کی میریم
& امشب ساعت 10:30بیاین پایگاه از اونجا میریم
_ پی اداره چی پایگاه مخفیه چرا انجا جلسه گذاشتن
&نمیدونم فقط تا امشب همه چی رو حاظر کنید
_ تکون دادن سر به معنیه باشه
+خب بیا بریم
_ولی اخه کجا
+بیا بریم دریاچه
_دریاچه؟
+احساس میکنم دیگه قرار نیس سالم برگردم قطره اشک
_ببینم تو داری گریه میکونی؟
+.....
_بیا بریم نودل بخوریم از اونجا هم میریم دریاچه
+باشه ممنون
ساکورا ویو
حس خوبی به این معئموریتمون نداشتم احساس گناه بدی در سراسر بدنم داشتم نمیخوام بچه هاروبا دسته خودم به گور ببرم
اونا جونن و ارزو دارن
علامت√جنی ∆ساکورا
√حالت خوبه نگرانی؟
∆نه من خوبم
√دروغگو میدونی که من میتونم احساساتتو ببینم
∆خب من نمیخوام کسی کشته بشه
√همچین اتفاقی نمیوفته
∆دروغ‌ همیشه شیرینترین چیزه:)
√.....
∆قبل شما هم من یه جوخیه دیگه داشتم همشونو با دستای خودم به گور بردم گریه شدید
√تقصیر تو نبود ما هم اونا نیستیم ما همو داریم با هم قوی تریم هیچ اتفاقی نمیوفته
∆امید وار باشم؟
√امید وار باش:)