دیکتاتوری به روش آقامیری

دیکتاتوری به روش آقامیری
جناب حسن آقامیری هستند زمین‌ و‌ زمان را نقد می‌کند و معتقد است‌ که در کشور دیکتاتوری است و اخلاق هم نیست و کلاً همه چیز به باد فنا رفته است و خودش و امثال خودش منجیانی هستند که دارند همه را به راه راست هدایت می‌کنند تا مگر صبح دولتی بدمد و همه از این وضعیت خلاص شوند!
حالا چه اتفاقی افتاده؟ یک نفر گفته «سوال» دارم! نقد هم نه‌ها؛ گفته سوال دارم؛ فرض کنیم اصلاً سوالش هم اصلا بی‌ربط باشد، و یا فرض کنیم که در جای درست هم پرسیده نشده باشد؛ خب چاره اش چیست؟ اینچنین برآشوبیم و روح دیکتاتوری خودمان را به رخ بکشیم؟
اگرهم نمیخوایم جواب بدهیم، خیلی راحت میتوان گفت سوال به جایی نیست یا اینجا جایش نیست یا هرچیز دیگر؛ ولی اینکه اینچنین برآشوبیم یک نشان بیشتر ندارد و آن اینکه این اقایان که خشونت را نفی میکنند بعضا به وقتش خشن ترینند و اگر از دیکتاتوری سخن میگویند به وقتش دیکتاتورترینند!