تومطعلقبهمنی

#تو_مطعلق_به_منی
پارت_29

چشمم به اون عو.ضی و حرفاش یادم اومد که گفت
~ فراموش نکردی که حرفامو "تهدید"
+خودم یه روز میکشمت
~به دست عشقت مردن زیباست می خوامش
+خدایا "جیغ خفیف "
خواست چیزی بگه که صدای شکستن و ایر اندازی اومد عزیز کرده قلبم‌... حتما نگرانه خواستم برم که گفت
~مطمعنی می خوای...
+صگ توش
~حرفات مثل اون شده
+یه فکت هست ادم هر کیو دوست داشته باشه شبیه اون میشه بیچاره اونی که عاشق تو میشه میدونی چرا چون مثل تو تبدیل میشه به یه عوضی
~هههه خند دار بود راه بیوفت بریم پیش اون یونگیه‌...

چیزی نگفتم فقط راهی شدم کاشکی اینجا ها بیوفتم زمین یه چیزیم بشه... یا تیر بخوره بهم... فقط الان بمیرم ... دو تا پله دیگه مونده ات تو میتونی یه خاطر مامان...بابا...
یه پله....
و دومی...
با چشماش که نگرانی موچ میزد توش رو به رو شدم چقدر خسته به نظر میومد... چقدر لاغر شده بود یونگی من

.یونگی‌.
با صدای پا برگشتم ات دست تو دست با اون بود قلبم یه دردی گرفت که احساس کردم قراره همین الان بمیرم چشماش طراوت خودش رو داره زیبایی خودش رو داره بهم مثل همیشه نگاه نمیکنه همع چیو کنار گذاشتم رفتم نزدیک که دستش رو بگیرم

_بیا بریم اتم...
+..."رد کردن"
~هووو چرا به دوست دخترم دست میزنی
_چی بلغور میکنی ات از تو بدش میاد
~جدی؟!بیا ازش بپرسیم
~ات منو دوست داری یا اینو
+.....تو رو... یونگی رو نه...
_د...داری شوخی میکنی ات..؟ شوخی قشنگی نیست
+قیافم شبیه کسایی که شوخی دارن...
_همش تقصیر توعه "مشت به صورت چا اوون هی "
~اوه یونگی تو چی فکر کردی....فک کردی که کسی دوست داره نداره ات هم فقط از روی ناچاری اومد پیش تو بد بخت تو خیلی تنهایی
_هه تو داری اینو میگی تو که هر شب بایکی هستی تنها باشم بهتر از عوضی بودن و لا..شی بودنه
~....
_تو ات یعنی همه اون روست دارما الکی...بود؟
+...آره

#اد_هوپی