یا عشق

یا عشق
این روزها تمام عاشقانت آمده اند به پابوسی ات
عده ای برای میلادت دعوت اند و این روزها با شور و شوق بار سفر میبندند و دل ما را هم همراه خودشان به دیدارت می آورند، عده ای هم را دعوت نامه داده ای بعد از شلوغی خانه ات در این روزهای مبارک ، خصوصی پذیرا باشی .
این روزها از هر جایی خبر میرسد که فلانی و فلانی به مشهد میروند و با این خبر دلم میشکند، هر چه عکس گنبدت را تماشا میکنم جز اشک ریختن بیصدا هیچ کاری نمیتوانم بکنم.
دارم از بغض خفه میشوم ، مجبورم گریه هایم را پنهان کنم از چشم همه ، ترس آن دارم ک به طعنه بگویند حتما کاری کرده ای که آقا دعوتت نکرده و راهت نمیدهد .
چه کنم آقایم ؟
تو بگو چرا ؟
میدانم گنه کردم ولی این را هم میدانم که تو به گناه کسی نگاه نمیکنی ، همه را راه میدهی .
هوای حرمت برای دلم خوب است ، دل مریضم را شفا میدهد
تو فقط دعوتم کن خودت شفا یافتن دلم را میبینی .

یا ضامن آهو
یا علی بن موسی الرضا المرتضی (ع)