چندپارتی

#چندپارتی

☆*وقتی بخاطر کارش باهات سرد شد*☆

سلام من ا.تم یک سالی هست با تهیونگ ازدواج کردم خیلی دوسش دارم ولی نمی دونم چرا چند وقتیه باهام سرد شده نگرانم نکنه داره خیانت میکنه
ویو ا.ت
صبح از خواب پاشدم باز تهیونگ نبود خیلی زود از خواب پاشده (بچه ها ا.ت ساعت ۷ با تهیونگ پامیشه)
بلند شدم دست و صورتم رو شستم صبحونه خوردم رفتم بیرون برای پیاده رویی صبحگاهی برگشتم خونه یکم تلویزیون دیدم بعد پا شدم رفتم ناهار درست کنم امروز تصمیم گرفتم با تهیونگ حرف بزنم ببینم دلیل رفتارش چیه ناهار مورد علاقه ی تهیونگ رو درست کردم میز رو چیدم ی لباس خوشگل پوشیدم ارایش کردم موهام رو حالت دارم و منتظر تهیونگ شدم
ساعت۱ بود چرا تهیونگ نیومده خیلی گذشت منتظر بودم ساعت۳ شد هنوز نیومد دیگه بیخیال شدم ناراحت به سمت اتاق رفتم خودمو سر گرم کردم تا شب همش به فکر تهیونگ بودم که کجاعه به گوشیش زنگ زدم ولی خاموش بود که صدای در شنیدم
نگاه کردم تهیونگ اومده بود رفتم سمت گفتم چرا اینقدر دیر اومدی تازه برای ناهار هم نبودی معلومه کجایی نمیگی ناراحت بشم
تهیونگ:فکر نکنم باید برای اینکه کجام به تو توضیح بدم حد تو بدون *سرد*
#اد.جئون
ادامه دارد