تب

تب؟




-(دستشو می‌زاره رو پیشونیش)بزار ببینم تبت خوابید اره بدنام خنک تر شده
&اوم
-الان حالت بهتره
&اره ممنونم ازت
-هانول
&بله
-یه قولی بهم میدی
&چی
-دیگه هیچ وقت هیچ وقت اینطوری گریه نکنی
& آخه مگه دست خودمه؟
-خوب پس اگه هر چیم شد بیا پیش داداشی گریه هم کردی پیش خودم باش حواسم بهت باشه
&حتی وقتی از دستم عصبی هستین؟
-اره هر چیم که شد
&چشم
-آفرین کوچولوی من
&چرا به من میگید کوچولو
-چونکه تو کوچولوی داداشتی
&(می‌خنده)
-خیلی دوست دارم
&منم
-هانول با این لباس سردت نیست
&نه
-آخه خیلی کوتاه شلوارکت تابتم شونش بازه من به جای تو سردم شد
&بنظرتون اشکالی داره عوض کنم
-نه فدات شم من برای خودت میگم وگرنه چه اشکالی می‌تونه داشته باشه
& باشه
-خوشگلم بلند شو بریم پایین
& چشم
-غذا میخوری برات گرم کنم
&نه ممنون
-باشه اما من گشنمه میخورم
&نوش جونتون
-تو چقدر شیرینی(خم میشه و موهاشو میبوسه)
&وای چه بادی اومد یهو(بدنش به کوچولو می‌لرزه)
-وایسا این پتو رو بندازم رو شونه هات آهان(پتو رو میندازه رو شونش و اروم شونش رو میبوسه)
&مرسی
-عزیزم برو بشین برای توم غذا بریزم
&میل ندارم داداش
-یه کوچولو به خاطر من بخور منم تنها غذا نخورم
&خیلی خوب باشه
-مرسی بشین عزیزم
&چشم
-خوب بفرما
&ممنونم
-وای خیلی گشنم بودا
&حتما خیلی کار کردی
- اره خیلی
&پس طبیعیه
-خوشگلم تو چرا داری با غذات بازی می‌کنی
&میل ندارم زیاد
-هانول چرا این روزا کم اشتها شدی(موهاشو از جلو صورتش کنار میزنه)
&نمی‌دونم به خاطر کلاسام وقت نمیکنم غذا بخورم دیگه معدم عادت کرده
-این کلاسا هم ترو اسیر کرده
&چیکار کنم مجبورم برم
-باشه قبول اما دیگه نباید خودتو بکشی که نفسم
& شما میگین چیکار کنم
-یکمی به خودت استراحت بده به خودت برس
&چشم
-افرین ولی توم آدم عجبی هستی ها
&چطور
- میگی وقت نمیکنم غذا بخورم اما وقت می‌کنی به خودت برسی روتین پوست و بدن و مو و فلان و اینا
&خوب وقتی یه نفر منو میبینه ظاهر منو میبینی نه گشنه و سیر بودنم
-نباید به حرف مردم زندگی کنی
&می‌دونم اما خوب اصلا دوست ندارم با ظاهر بدی به نظر برسم
-تو همینطوری هم بی نقصی
& میدونی که کلمه ی به نام بی نقصی وجود نداره مگه نه
-میدونم عزیزم اما خوب هر جایی یه استثنا ی وجود داره برای منم اون استثنا تویی
& داداش
-جونم
&فکر نمیکنی داری زیادی لوسم میکنی؟
- هر چقدرم لوست کنم بازم کمه
&خیلی خوبه که ترو دارم
-اما این که من ترو دارم عالیه
&(لبخند)
-اینقدر نازی می‌خوام وصلت کنم به جا کلیدیم همجا داشته باشمت
&مگه لبوبوم
-لبوبو نه هانوبول
&(می‌خنده)
-غذات رو چه زود تموم کردی
&من تند تند میخورم
-بده من بزارم تو سینک
&خودم میزارم
-باشه منم تموم شدم بیا اینم بزار
&باشه
-خوشگلم حالت خوبه
&اره چطور
-بدنت مور مور شده
&نمی‌دونم جدیدا زیاد اینطوری میشم
-چرا
&سردمه اما نه اون سردی که از دما باشه نمی‌دونم میفهمی یا نه
-میفهمم میدونی الان چی حالت رو خوب می‌کنه
&چی
-یه بغل از داداش جیهوپ
&من که از خدامه(رفت تو بغلش)
-تو چطوری میتونی اینقدر کوچولو باشی(سرشو میبوسه)
&من با ۱۵۰سانت قد کجام کوچیکه
-برای من کوچولویی
&تو زیادی بلندی
-زبون نریز فسقلی
&چشم
-میگم برم به ساک بیارم ببینم توش جا میشی یا نه
&خفه میشم
- نه نمیشی
&برو بیار
-خوب اینا هاش آوردم بیا برو توش ببین میتونی
&(خیلی راحت می‌ره تو ساک و جا میشه)
-باورم نمیشه جا شدی
&زیپرشو ببند
-نمیری
&نه من نمیمیرم
-باشه(زیپرشو بست و ساکو برداشت) اوو پشام چه سبکی
&داداش بزارم زمین سرم گیج رفت(از توی ساک داد میزنه)
-صدای در میاد وایسا برم درو باز کنم بیام
&نه نرو
-الان میام وایسا ببینم کیه عه جونگکوک تو اینجا چیکار می‌کنی
کوک. اومدم یه سر به هیونگم بزنم بده مگه
-نه بیا بشین برات یه چیزی بیارم
کوک. خواهرت خونه نیست
-چرا هست
کوک. پس کجاست
-ای وای خاک تو سرم تو ساکن کوک بدو زیپرشو باز کن
کوک. اسکل کردی تو این ساک جا میشه مگه
-میگم تو ساکه
کوک. باشه وایسا بازش کنم ای وای دختر تو چطوری اینجا جا شدی
&ای داداش چرا زیپرشو باز نکردی(میاد بیرون)
-معذرت می‌خوام خوشگلم یادم رفت (بغلش می‌کنه)
&مهم نیست
-خوبی
&اره
کوک. این ایده ی مسخره مال کی بود
&داداش
کوک. هیونگ تو نگفتی خفه میشه
-یادم رفت کلا
کوک. من مشکلم اینه تو چطوری جا شدی
&انعطاف بدنم خوبه
-بله به من رفته


ادامه دارد...