سلام چاگیااااااا

_سلام چاگیااااااا
+سلام
_امروز سرکار نمیرم بریم بیرون؟
+نع
_چرا
+کار دارم خو نمیبینی؟
ویو یونگی
از اتاق رفتم بیرون
چند وقته اصلا بهم توجه نمیکنه
_اوکی منم سرد میشم باهاش*زیرلب*
+من درس میخونم، کار میکنم، کار خونه میکنم، اخرم یونگی همش میگه بریم بیرون اه(زهرمار😐من جات بودم اصن کار نمیکردم همش با این کیوت وقت میگذروندم)
*چند ساعت بعد*
+یونگی من کارم تموم شد بریم
_......
+یونگی؟
_......
+قهری؟
_الان نه
+تو که بیکاری
_گفتم الان نه*بلند*
+......*بغض*
*یک ساعت بعد*
+یونگیییییی بیا شام
_.......
+چته الان؟
_اومدم(سرد عین یخ)
غذا خوردیم میزو جمع کردم یونگی رفت رو کاناپه رفتم پیشش
+چی شده چی ناراحتت کرده اینجوری رفتار میکنی
_برو کنار
پاشد رفت تو اتاقش رفتم دنبالش دیدم افتاد رو تخت شروع کرد به گریه کردن
+یاااا یونگی خو بگو چتههه
_برووووو بیرون(گریه)
+بگو عزیزم چته
_اصلا حواست بهم هست؟:(((((
+بوخودا کارام زیاد بوده مجبور بودم
+اصلا بیا همین الان بریم بیرون باشه؟
_اوهوم:)))))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
:)))))