frozen hearts

frozen hearts
پارت 10
ویو هان
وایی خدا لعنتت نکنه لینو. قلبم داره از جا در میاد. ولی چرا اخه چرا عاشقش شدم ؟ این ادم داداشم دزدید باشه درست بدستور داییم بوده بازم... عه بسه از فکر خسته شدم. ولی یعنی اون هم عاشقمه؟ اگه یه طرفه باشه چی ؟ بهش بگم؟! نه نه باید اول بفهمم عاشقمه یا نه. ولی واقعا چیه بدنی داشت خیلی خوشگل بود. هان جیسونگ خجالت بکش. این چه حرفایی؟! باشه ولی بازم... هاننن.باشه.
ویو لینو
وای دیگه نمیتونم این پسر خیلی خوبه کیوت و نازه وقتی میبینمش واقعا دیونه میشم. ولی اون یه شاهزاده است و من یه شوباله واقعا لیاقتش دارم؟ چه سوالی معلومه ندارم اگه امپراتوری بفهمه من دار میزنه. بیخیال بهتر کارم تموم کنم سریع تر برم.
(صدای در زدن )
لینو : بله؟!
هان: لینو صابون جا گذاشتی.
ای خدا از بسه حول بودم جا گذاشتم.
لینو : ممنون میشه بدیش؟
هان : باشه.
بعد چند دقیقه هان باز در زد من چشمام بسته بود چون داشتم صورتم میشستم ای دفعه حواسم نبود و دست هان گرفتم 0ا صابون و....
ویو هان
صابون ور داشتم و دوباره رفتم سمت حموم وپشت در بودم.
هان : بفرما.
دستم گرفت و کشید از ناگهانی بودن کارش من هم کشیده شدم داخل.
هان : لینو ....
لینو چشماش وا گیرد تمام مدت به جا صابون دست من میکشید رو تنش و لباسا من خیس شده بود.
لینو ( با خجالت ) : ببخشید شاهزاده . واقعا معذرت میخوام.
هان : اشکال نداره. بهتر من برم.
بلند شدم برم که لینو من گرفت و نشندم .
هان( با تعجب): لی...
با کوبیده شدن لبا لینو روی لبام حرفم نصف موند . نمیدونستم چی کار کنم توی شک بودم ولی بعد با لینو همراهی کردم و بعد ازچند دقیقه از هم جدا شدیم.
لینو: میشه شاهزاده مال من باشید؟! میدونم بی احترامی به منسبتونه ولی من عاشقتونم . میخوام شاهزاده من باشید. میشه؟
هان: بی احترامی نیست. من عاشقتم. پس میشه مال من باشی؟
لینو: حتما .
وباز هم بوسیدیم.
لینو : الان که خیس شدید چطور با هم حموم کنیم سنجاب کوچولوم ؟
هان : باشه. سنجاب کوچولو؟!
لینو: اره، شبیه سنجابی دیگه.
هان : پس من بهت میگم خرگوش کوشولو.
لینو: من کوچولو نیستم.
هان : هستی حرف نباشه.
لینو: چشم. شاهزاده من.
بعد از حموم بیرون اومدیم و لباس پوشیدیم.