Part5
Part5
وقتی با دونفر بود اما
.................................
برای میا همه چیز رو تعریف کردم
میا
ا.ت ببخشید به بردمت بار
ا.ت
اشکال ندارد فقط یک اشتباه بود دیگه اشتباهی پیش نمیاد
میا
ا.ت امروز تهیونگ با دوستاش رفتم مکزیک با کوک
ا.ت
هه چه خوب راستی بریم شهر بازی؟
میا
اره بریم شهر بازی
ا.ت
ولی من لباس ندارم چی بپوشم
میا
میدونم لباس سیاه دوست داری منم برات یک دست لباس سیاه خریدم که موقعی که خونه من باشی بپوشی
ا.ت
میا فکر همه جاشو کردی
حالا لباس کجاست میا ؟
میا
برو توی اتاق خودم روی تختم
ا.ت
هه چه جالب
(لباس ا.ت و میا رو براتون میزارم بعد )
رفتیم شهر بازی خیلی بهمون خوش گذشت
چشمم رفتم سمت دوتا پسر با دوتا دختر
پسر ها خیلی آشنا بودم
به میا گفتم من میرم دوتا چیز خنک برگیم بیام
تا ببینم اون دوتا کین
میا
باش ا.ت منم میرم اون جا
ا.ت
باش رفتم که بگیرم ولی خدارو شکر من ماسک و کلاه داشتم
دیدم بله تهیونگ و کوک بودن ازشون عکس گرفتم دوتا بابل تی گرفتم
که داشتم حساب میکردم
دختر که فکر کنم اسمش رزی بود (کمبود اسم و اون یکی جنی)
دیدم گفتن تهیونگ کی از دست میا خلاص میشیم .
تهیونگ گفت که هر موقع که بهش گفتم
میا
ا.ت چرا دیر اومدم رفتم ببینم چه دیدم پشت چند تا دختر پسر واستاده تا منو دید گفت ماسک و کلاه بزنم
رفتم پیشش گفتم ا.ت چرا باید ماسک بزنم که
ا.ت گفت ببین تهیونگ جونت چکار کرده
میا
وقتی اینو گفت برگشتم شک خیلی بدی بهم وارد شد
که گفتم بیا بریم ببینیم که چی میگن
رزی دوست دختر تهیونگ
گفت تهیونگ فردا صبح بریم کوه نوردی ؟
تهیونگ گفت باشه ولی اون دوتا هر.زه منظورش با ا.ت و میا بود
اون ها هم میان
میا
دیگه فهمیدم میخواستم برم سمتشون که ا.ت گفت میا ولش کن ما فردا میرم کوه نوردی بعد معلوم میشه
که گفتم باشه
...................................................................................
چطور بود این پارت
بچه ها من اصلا کسی رو با کسی شیپ نمیکنم فقط کمبود اسم بود همین
وقتی با دونفر بود اما
.................................
برای میا همه چیز رو تعریف کردم
میا
ا.ت ببخشید به بردمت بار
ا.ت
اشکال ندارد فقط یک اشتباه بود دیگه اشتباهی پیش نمیاد
میا
ا.ت امروز تهیونگ با دوستاش رفتم مکزیک با کوک
ا.ت
هه چه خوب راستی بریم شهر بازی؟
میا
اره بریم شهر بازی
ا.ت
ولی من لباس ندارم چی بپوشم
میا
میدونم لباس سیاه دوست داری منم برات یک دست لباس سیاه خریدم که موقعی که خونه من باشی بپوشی
ا.ت
میا فکر همه جاشو کردی
حالا لباس کجاست میا ؟
میا
برو توی اتاق خودم روی تختم
ا.ت
هه چه جالب
(لباس ا.ت و میا رو براتون میزارم بعد )
رفتیم شهر بازی خیلی بهمون خوش گذشت
چشمم رفتم سمت دوتا پسر با دوتا دختر
پسر ها خیلی آشنا بودم
به میا گفتم من میرم دوتا چیز خنک برگیم بیام
تا ببینم اون دوتا کین
میا
باش ا.ت منم میرم اون جا
ا.ت
باش رفتم که بگیرم ولی خدارو شکر من ماسک و کلاه داشتم
دیدم بله تهیونگ و کوک بودن ازشون عکس گرفتم دوتا بابل تی گرفتم
که داشتم حساب میکردم
دختر که فکر کنم اسمش رزی بود (کمبود اسم و اون یکی جنی)
دیدم گفتن تهیونگ کی از دست میا خلاص میشیم .
تهیونگ گفت که هر موقع که بهش گفتم
میا
ا.ت چرا دیر اومدم رفتم ببینم چه دیدم پشت چند تا دختر پسر واستاده تا منو دید گفت ماسک و کلاه بزنم
رفتم پیشش گفتم ا.ت چرا باید ماسک بزنم که
ا.ت گفت ببین تهیونگ جونت چکار کرده
میا
وقتی اینو گفت برگشتم شک خیلی بدی بهم وارد شد
که گفتم بیا بریم ببینیم که چی میگن
رزی دوست دختر تهیونگ
گفت تهیونگ فردا صبح بریم کوه نوردی ؟
تهیونگ گفت باشه ولی اون دوتا هر.زه منظورش با ا.ت و میا بود
اون ها هم میان
میا
دیگه فهمیدم میخواستم برم سمتشون که ا.ت گفت میا ولش کن ما فردا میرم کوه نوردی بعد معلوم میشه
که گفتم باشه
...................................................................................
چطور بود این پارت
بچه ها من اصلا کسی رو با کسی شیپ نمیکنم فقط کمبود اسم بود همین
۸.۳k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.