دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۴=
دوست پسر مافیای من فصل ۲ پارت ۱۴=
*جفتشون با بی خیالی رفتن سراغ لباس هاشون پوشیدن بعدش رفتن بیرون
جانگ:ارباب اومدین
=:خانم کو؟
جانگ:با یکی از بادیگارد ها رفتن عمارت شما
&:وااا اونجا برا چی؟
=:چونکه اونجا خونشه
&:ههه خونه میسو عمارت منه
=:باز شروع نکن جیمین
&:یادت ک نرفته دیروز میسو مال منم شد
=:ایشش مرتیکه سیریش زیر لب
&:چی گفتی؟
=:شنیدی دیگ
&:هه عادتتونه
=:چی؟
&:هیچی ولش پس من الان چیکار کنم
=:بیا عمارت من زندگی کن
&:اونم کی تو برو بابا
=:نیا به درک
&:خیلی خب باشه بابا برم وسایلمو جمع کنم بیام
=:برو لوکیشنو میفرستم
&:اوک
*بعدش جفتشون رفتن سوار لامبورگینی هاشون با بادیگارد هاشون شدن به سمت عمارت هاشون حرکت کردن
از زبان جیمین
سریع رفتم وسایلمو جمع کردم رفتم عمارت کوک
از زبان کوک
رفتم عمارت درو باز کردم خدمتکار ها بهم تعظیم کردن از سرپرست مین پرسیدم(سرپرست آشپز ها)
=:خانم کجاست؟
سرپرست مین:ارباب خانم یک ساعت پیش صبحانه خوردن الان هم اتاق لباساشون خوابیدن
خدمتکار:ایش مرتیکه بی اعصاب مثل سگ میمونه
اون یکی خدمتکار:هیس الان میشنوه
=:چه زری زدی؟(عصبانیت کمی داد)
خدمتکار:ار...ارباب من چیزی نگفتم
=:دختره ی هرزه(دادد)
رفتم از موهاش گرفتم اسلحمو گذاشتم رو سرش کشتمش
=:سزای زیر پا گذاشتن قوانین اینه فهمیدین؟(فریاد)
فهمیدیننن؟(فریاددددد)
همه:بله ارباب
=:هرزه ها همه گم شن بیرون زودد
&:چخبره اینجا؟
=:ههه چه زود اومدی؟
&:آره چی شده
=:هیچی مهم نیست بیا بالا بهت یک اتاق بدم
&:میسو کو؟
=:خوابیده
*کوک و جیمین رفتن بالا کوک اتاق جیمین رو بهش نشون داد با یک اتاق کار هم بهش داد
&:پس میسو کجا می‌خوابه
=:پیش من
&:پس من چی
=:نمیدونم
&:منم پیش میسو میخوابم
=:نمیشه ک آخه
&:مگ دست توعه(جدی)
=:معلومه
&:مر...
+:خفه شیدد دیگ ععع
رفتم تو اتاق دوباره خوابیدم کوک و جیمین هم پشت سرم اومدن کوک نشست اونورم منو بقلش گرفت اونورم هم جیمین نشست
=:برا چی تنهایی پاشدی اومدی؟
+:جوابشو ندادم باهاشون قهر بودم بابت کاری ک دیروز باهام کردن
&:درد نداری چجوری تونستی راه بری؟
+:سکوت
=:بیبی جواب بده دیگ
+:حرفی ندارم باهاتون
خواستم بلند شم ک جیمین من رو گرفت بغلش
&:چی شده خوشگلم
+:هه تو یکی ک دیگ هیچی نگو
=:خب چرا اینجوری میکنی چی شده؟
+:وحشیا چی می‌خواستید بشه دیروز به چه جرعتی با من اون کارو کردید مگ من راضی بودم؟
&:خوشگل من تو مال مایی دیگ اجازه نمیخواد ک(پوزخند)
=:آره دیگ پرنسسم تو ماله مایی
+:من ماله هیچ کس جزو خودم نیستم الان هم ولم کنین از دستتون خسته شدم میخوام برم زندگیمو کنم
*جفتشون با بی خیالی رفتن سراغ لباس هاشون پوشیدن بعدش رفتن بیرون
جانگ:ارباب اومدین
=:خانم کو؟
جانگ:با یکی از بادیگارد ها رفتن عمارت شما
&:وااا اونجا برا چی؟
=:چونکه اونجا خونشه
&:ههه خونه میسو عمارت منه
=:باز شروع نکن جیمین
&:یادت ک نرفته دیروز میسو مال منم شد
=:ایشش مرتیکه سیریش زیر لب
&:چی گفتی؟
=:شنیدی دیگ
&:هه عادتتونه
=:چی؟
&:هیچی ولش پس من الان چیکار کنم
=:بیا عمارت من زندگی کن
&:اونم کی تو برو بابا
=:نیا به درک
&:خیلی خب باشه بابا برم وسایلمو جمع کنم بیام
=:برو لوکیشنو میفرستم
&:اوک
*بعدش جفتشون رفتن سوار لامبورگینی هاشون با بادیگارد هاشون شدن به سمت عمارت هاشون حرکت کردن
از زبان جیمین
سریع رفتم وسایلمو جمع کردم رفتم عمارت کوک
از زبان کوک
رفتم عمارت درو باز کردم خدمتکار ها بهم تعظیم کردن از سرپرست مین پرسیدم(سرپرست آشپز ها)
=:خانم کجاست؟
سرپرست مین:ارباب خانم یک ساعت پیش صبحانه خوردن الان هم اتاق لباساشون خوابیدن
خدمتکار:ایش مرتیکه بی اعصاب مثل سگ میمونه
اون یکی خدمتکار:هیس الان میشنوه
=:چه زری زدی؟(عصبانیت کمی داد)
خدمتکار:ار...ارباب من چیزی نگفتم
=:دختره ی هرزه(دادد)
رفتم از موهاش گرفتم اسلحمو گذاشتم رو سرش کشتمش
=:سزای زیر پا گذاشتن قوانین اینه فهمیدین؟(فریاد)
فهمیدیننن؟(فریاددددد)
همه:بله ارباب
=:هرزه ها همه گم شن بیرون زودد
&:چخبره اینجا؟
=:ههه چه زود اومدی؟
&:آره چی شده
=:هیچی مهم نیست بیا بالا بهت یک اتاق بدم
&:میسو کو؟
=:خوابیده
*کوک و جیمین رفتن بالا کوک اتاق جیمین رو بهش نشون داد با یک اتاق کار هم بهش داد
&:پس میسو کجا می‌خوابه
=:پیش من
&:پس من چی
=:نمیدونم
&:منم پیش میسو میخوابم
=:نمیشه ک آخه
&:مگ دست توعه(جدی)
=:معلومه
&:مر...
+:خفه شیدد دیگ ععع
رفتم تو اتاق دوباره خوابیدم کوک و جیمین هم پشت سرم اومدن کوک نشست اونورم منو بقلش گرفت اونورم هم جیمین نشست
=:برا چی تنهایی پاشدی اومدی؟
+:جوابشو ندادم باهاشون قهر بودم بابت کاری ک دیروز باهام کردن
&:درد نداری چجوری تونستی راه بری؟
+:سکوت
=:بیبی جواب بده دیگ
+:حرفی ندارم باهاتون
خواستم بلند شم ک جیمین من رو گرفت بغلش
&:چی شده خوشگلم
+:هه تو یکی ک دیگ هیچی نگو
=:خب چرا اینجوری میکنی چی شده؟
+:وحشیا چی می‌خواستید بشه دیروز به چه جرعتی با من اون کارو کردید مگ من راضی بودم؟
&:خوشگل من تو مال مایی دیگ اجازه نمیخواد ک(پوزخند)
=:آره دیگ پرنسسم تو ماله مایی
+:من ماله هیچ کس جزو خودم نیستم الان هم ولم کنین از دستتون خسته شدم میخوام برم زندگیمو کنم
۱۸.۰k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.