مافیای دیوونه من ♡

مافیای دیوونه من ♡

پارت پنج (جرم دادین)

ویو یونگی

داخل اتاقم نشسته بودم که یهو در با عصبانیت باز شد دیدم سونیاس بد جور هم عصبیه داشت به من فحش میداد حواسشم نبود من تو اتاقم

+ایششش پسره بیریخت باید کلفتی هم بکنم براش گگگگ اجوما از این به بعد خدمتکار جدیده وووو*اداشو در اوردم

_اممم ببخشید ولی من تو اتاقم

+جیغغغغ یا پی دی نیم یا خود حضرت کوک تو اینجا چه گوهری می افشانی بوزینهههه

_یه نفس بگیر نمیری حداقل اینجا اتاق خودمه بعدشم همه چیزایی که گفتی شنیدم و اگر دباره بی احترامی کنی مجبوری تا دو هفته کل کارهای عمارتو بدون کمک کسی انجام بدی

+خ...ب باشه ب.. بخشید معذرت میخوام من میرم حرفامو نادیده بگیر ام چیزی نمیخوای برات بیارم

_نه برو امروز میتونی استراحت کنی فردا شروع میکنی

+مرسی ممنون من رفتم *درو بست

_هوففف خدایا خیلی خنگ و کیوته

از خنگیش خندم گرفت و بعد از چند مین رفتم حموم وقتی که اومدم بیرون فقط یه حوله دور کمرم بود رفتم جلو آینه و خودمو نگاه میکردم

_جون عجب دلبریم من قربون خودم برم جوهون چه سیکس پکایی البته جیغغغغغغ چرا هفتانننننن اینا که هشتا بودننننننن تهیونگگگگگگگگگگگگ*عربده جگر سوز

علامت ته#

با صدای عربده یونگی عین جت رفتم تو اتاقش که خوردم زمین

#بلهههه *نفس نفس

_تهیونگی یکی از بچه هام نیست *کیوت بغض بچگونه

#بچه؟ مگه تو بچه داری؟ کی عمو شدم خبر ندارم؟ دختره کیه؟

_ناه اون بچه نه بچه هام هشتا بودن یکیشون نیست اب رفتهههه*گریه و اشاره به پک هاش

#دهنتو سلف سرویس من فکر کردم چیشده خب برو سالن تمرین کن در میاد اون یکی هم*پوکر

_باشه میرم دست ننت طلا یعنی چی دستت طلا

#چیکار ننم داری چرا دست اون

_خو تورو زایید عه برو دیگه بی ادب درم ببند بچه هام سرما میخورن گرفته میشن

#خو یه چی تن اون بدن مانکن مانندت بکن اقای اپولو

_نگاشون نکن چشم میخورن اینا هم اب میرن برو دیه پاداصاگ عانتار گامشو

#باشه من رفتم مراقب بچه هات باش خدافظ خوشگلای عمو

_وخه گمرو پدصگ*پرت کردن حوله دور کمر

#کیومرثو دیدم

_جیغغغغغ مرتیکه گییییی هوللللل بیشعورررررر *گذاشتن دست جلوی کیومرث

اینم پارت جدید جرم دادین عشقا