scenario½

وقتی بابامونن و عاشقمونن*مافیانـ^

نامجون:"خوابیدی رو پاش و سرتو نوازش می‌کنه
_کاشکی فقط می‌تونستم برای ی بارم ک شده حست کنم.فقط برای ی بار دوستم داشته باش،فرشته ی گمشده ی من...
*از رو پاش پا میشی و میشینی
+*میری رو پاهاش و..."
...
جین:"+بابا ی سوال دارم؟
*چپ چپ نگات میکنه
_برای بار هزارمممممم ب من نگو بابااااا، من جینم جیننننننن
+باشه بابایـ، یعنی جین عزیز. حالا سوالم بپرسم؟
_بفرما
+چجوری انقده شونه هات پهنن
*لبخند دلنشینی میزنه😐
*روت خم میشه
_آره ب نظر منم شونه های پهنی دارم. میخوای شونه هامو واقعنی ببینی؟
+منظورت از واقعنی چیه*سرتو میبری عقب
*تیشرتشو درمیاره، دوباره نزدیکت میشه
_تاحالا از این زاویه ندیده بودیم، خواستم بیشتر پی ببری شونه هام پهنن. وایسا،*میاد نزدیکتر*دستتو بزار رو شونم
*دستاتو میزاری رو شونش، بلندت میکنه و میبوستت
_برای شروع خوب بود..."
...
شوگا:"
+شوگایی میشه کمرم و ماساژ بدی؟ انقده درس خوندم دیگه کمرم از دست رفــ
*تا خواستی حرف بزنی بلندت کرد و برت گردوند رو تخت
_تایلندی یا هلندی؟
+مدل شوگایی نداریم؟ *قبلنا قبل خواب همیشه پشتتو ماساژ میداد منظورت از اوناس
*پوزخند میزنه
_خب از اونجایی ک خیلی چیزا تغییر کرده، روش ماساژ منم تغییر کرده. مثلا الان ما روغن واسه ماساژ نداریم.
+آیییش عیبی نداره
*لباستو اوکوچولو میده بالا تا ماساژت بده ک یهو خیسی روی کمرت احساس میکنی
+یااا مگه نگفته بودی روغن ماساژ تموم شده؟
*کمرتو میبوسه
_ جای بوسم بود، ن روغن..."
...
جیهوپ:"گرل میای بریم شهربازی؟
+عررررر آرههههههه*میپری بغلش
*میرین شهربازی و سوار از اون دستگاه جدیدایی ک وقتی سوار میشین انقد تکون میخوره ک همه میوفتن رو هم. ی جورایی دستگاه دوست پسر دوست دختر یابه😐
*انقد دستگاه میپره ک میوفتی رو پاش، از خجالت چشماتو میبندی و سرتو زیر تیشرتش بردی
*دستگاه وایساد و پیاده شدین
^تو ماشینـــ
_بهترین روز عمرم بود
+و خجالت آور ترین...
*دستشو رو پات میکشه
_اومم ب نظرم ک باید عادت کنی"


استعدادم خشک شده⃢☻:)
حالم قابل توصیف نیست⃢
پیج رمانمـ
@kim_rn2