ویو نامجون

ویو نامجون

نامجون = اسمشو بزاریم میرابل
یونجه = نگا بسرت از خودت باهوش تره
پ نامجون = اره اسم خوبیه

ویو ۶ سال بعد

ویو میرابل
سلام من میرابل هستم یه دختر خیلی نازم تعریف از خود نباشه و همیشه لبخند رو لبم هست و هیچ وقت این لبخند رو از رو صورتم بر نمیدارم با اینکه خیلی گوچولو هستم ولی مسائل احساسی رو از مادرم بهتر درک میکنم
الان ۲ روزه که برادرم یون هی به دنیا اومده اسمشو من انتخواب کردم
من تو ۷ ماهگی تونستم مثل بلبل حرف بزنم که پدرمم از این موضوع شاخ در آورد
موهام خیلی بلنده در حدی که من موهامو ۳ بار گیس میکنم و دو دور تاش میکنم و میبندم به پایین زانو هام می رسه عاشق موهام هستم کوتاهش نمیکنم یعنی نمیزارم کوتاهش کنن
انیمیشن راپونزل رو دیدم موهام مثل اونه با این تفاوت که ابیه ابی آسمونی
مادرم همیشه بهم میگه من انسان نیستم و عجیبی و تو مهد کودک هم همه مسخره میکنم و میگن من بچه آدم نیستم



با صدای پدرم از خواب پاشدم

پ . میرابل = میرابل دور دونه بابا پاشو پاشو بیا صبحونه بخور و با هم بریم برای مامانی گل بخریم بریم دیدنش تو بیمارستان
میرابل = چشم بابا
پ ‌ میرابل = بابا فدات بشه بریم پایین


رفتم پایین و صبحانه رو خوردم و به سمت بیمارستان حرکت کردیم