زنگ اول

#𝑳𝑶𝑽𝑬_𝑴𝒀_𝑻𝑬𝑨𝑪𝑯𝑬𝑹
𝒑𝒂𝒓𝒕 ¹⁴
زنگ اول
علوم...
_هوففففف کی مسخواد به اینا درس به این مزخرفی ای رو یاد بده.(والا معلمای ما این حوصله رو از کجای کونشون میارن ما موندیم)
زنگ کلاس خورد کم کم بچه ها با کیف هاشون وارد کلاس شدن و منتظر معلم بودن یونگی به سمت کلاس رفت . در کلاس رو باز کرد که یهو یه موشک خورد تو سرش.
کلاس ۱۲_۱ پر سر صدا ترین و شلوغ ترین کلاس به اطرافش نگاه کرد که دید همه بچه ها دارن به جیمینی نگاه میکنن که خیلی سوسکی داره میره سر جاش تا بشینه.
_پارک جیمین...
جیمین سر جاش صاف وایساد و به یونگی نگاه کرد.
یونگی به سمتش رفت و گفت.
_هدف گیریت مشکل داره... حالا خوب شد تو چشمم نرفت.
+ببخشید.
_بشینین.
سیمون: استاد مین ما این زنگ با شما نداشتیم.
_خب معرفی میکنم مزخرف گوی کلاسمون.. مگه این زنگ علوم ندارین؟؟
@بله
سیمون: ولی معلممون آقای کیم نامجونه.
(نامجون: انگلیسی . ریاضی. مطالعات...
جین: زبان کره ای . تربیت بدنی. فناوری و اقتصاد خانه( تمام اینا جز کتابای کره جنوبی)
یونگی: موسیقی. دنس. علوم. رفتار و اخلاق.
از این به بعد تو این درسان)
_بود.. الان منم. بیچاره رو لفت د گروپ کردین.
جیمین با این حرفش خندید.
یونگی روشو سمت جیمین کرد و گفت
_پارک جیمین رفیقات یه ردیف جلو ترن. خودت یه ردیف عقب تری.. تازه من به وو هیچ دیدی ندارم. سیمون برو عقب جیمین بیاد تو این ردیف. تو قدت خیلی بلنده.
+ولی من راحتم...
_من ناراحتم.
بالاخره بعد از حضور و قیاب شدوع کردن به درس خوندن و یاد گیری که بعد از 50 دقیقه کلاس تموم شد و زنگ تفریح خورد.. جیمین به جیهوپ چشمکی زد دست جیهوپ و یونگی رو گرفت و به سمت اتاق دنس برد.
+خب خب خب.. معرفی میکنم جیهوپ استاد مین رو که میشناسی.. استاد مین اینی که اینجا میبینیییییی.. بهترین دنسر جهاننن و البته استاد یکی یدونه خودم جانگ هوسوکه.
(علامت جیهوپ چی بود؟؟الان علامتش اینه/)
/یااا جیمینی اونقدری هم که میگی خوب نیستمممم. انقدر ازم تعریف نکن.
+کمتم هست.. خب اسم آهنگ چیه؟!
/رینیزم...
+عهههههه دنسش خیلی...
_س. ک. سیه.
+به نظرت بریم؟؟
/بریم.. استاد مین شما هم بیاین.
+راست میگه استاد.
_من کار دارم و باید برم هی پسر جون.. از آشنایی باهات. خوشبختم.
/کامساهامینیدا.(ممنون.)
وقتی میرفت داشت به این فکر میکرد که جدا از سختیش... اصن چرا باید همچین رقصی رو برن و اون پسر جیهوپ به نظر پسر شیطونی میومد... و انگار جیمین خیلی باهاش صمیمی بود. داشت میرفت که تهیونگ به سمتش اومد.
@جونگکوک نیست.
_خب پیداش کن.
@مشکل همینماست همه جا رو گشتم ولی نیست.
_بهش زنگ بزن.
@جواب نمیده.
....................................................................
*ولم کنید حرومی هااااا.
؟؟؟ تند نرو... فقط اینو بگو.. جیمین تو این مدرسست.
*اصن جیمین کیه؟! من نمیشناسمش.. از من بکشید بیروننننننن.
؟؟؟ نه نشد... خب با داد و کتک خوردن که چیزی ازت نکشیدیم بیرون.. نظرت با دوست پسرت چیه؟! اسمش چی بود؟!!
*اسم اونو روی زبون نجس وکثیفت نیار.
؟؟؟ جونن بابا... غیرتیم که هستی!!!
چند وقته که باهاشی؟؟؟
*به تو چههه... شما با جیمین چیکار دارین.؟
؟؟؟ پسرم.. بگو میمین کو.. تو نمیدوکیمک برای پیدا کردن اون الهه چه زحمت ها که نکشیدم.

بچه ها جونم من تازه از تهران اومدم فردا بعد از ظهر یا شب کلی پارت براتون میزارم... شبتون بخیر.