جیمین

جیمین

صب زود پاشدم
اتاق اتو یکم ترو تمیز کردم
شیشه شیرشو حاضر کردم
صبحونشو درس کردم
گذاشتم تو سینی
بردم براش
"کو..ک
*تو خواب داشت هزیون میگف
کو..کم
*کوک کدوم خریه
" بیدار بودم
ادا دراوردم
ببینم ریکشنش چیه
کم کم داشت خندم میگرف ولی تحمل کردم
*که کوک ار
من همون کوکو جر میدم
"پاشدم
یجور رفتار کردم انگار چیزی نیست
*سل..
رفتم بیرون
"انقد خندیدم جر خوردم دیگ
*بیا صبحونتو بردار برو
" پاممممم
*عا
بردم براش
رفتم بیرون
"دددددی
تو بهم نومودی
*کار دارم
گوشیه اتو برداشتم
تا ناموس گشتم
چیزی پیدا نکردم
شاید
خیلی وقت پیشه دیگ چیزی ازش نمیدونه
"صبحونمو نخوردم
شیر خوردم
*رفتم تو اتاقش گوشیشو بدم
مث سگ عصبی بودم
دیدم غذاشو نخورده
اینم بحونه شد که دعواش کنم
*این چییییییه
" ووی یا خدا
چی چیه
*غذاتو نخوردییبیییییی
همینه دیگ
اصن حرف منو گوش نمیدی
معلوم نی با کدوم کصمغزی رفتی صبونه خور
"ددی من کلا خونه بودم
پامم که اینجوریه
چی میگی
*رو حرف من حرف نزن
همینه که من میگگگم
عه
" ددی خوبی
*معلومه ی بچه حرف گوش نکن داشته باشم بدم
تو اصن حرف منو گوش نمیدی
همش تخت شیشه شیر
تخت شیشه شیر
تخت شیشه شیر
عه
بسه دیگ
خسته شدم
"داشتم جر میخوردم از خنده
*صب زود پاشی
اتاقشو مرتب کنی
غذاشو اماده کنی
همه کار کنی
بیای ببینی هیچی نخوردههه
عهه
"زدم زیر خنده
وای ددی تو برو 😂 مامان شوو 😂
*به من میخندییی
حرف دهنتو ببند بچه عههه
بچه بزرگ کن تهش همچین بگه
خاک تو سر من با این تربیت کردنم خاااک
"واااای ددی دارم 😂 جر میخورم بسه 😂
*نگا نگا
هه عه عه
رفتم بیرون
"انقد خندیدم دیگ نا نداشتم
بعد خپذه تازه درد پام شرو شد
منم گریه کردم
*ار دیگ
حالا تو هی بخند هی بخند کم نیاریا بخند تو فق بخند
" عه دددیییی
*کوفت درد مرض یرقان
عهه
باندشو عوض کردم
"ددی
یچی بگم
*ها
" صب که داشتم هزیون میگفتم همش الکی بود
*که اینطور
اسپنکرو برداشتم
برگرد
"ددی غلط کردم ددی جنبه داشته باش دیگ
*گفتم برگرد
"ددی پام درد میکنه نمیتونم برگردم
*پس پاتو باز کن
" چی
*باز کن
شلوار پاش نبود
لا پوشک بود
پوشکشو دراوردم
"مث چی خجالت کشیده بودم
*پنج تا ضربه زدم رو جلوش
" هق اییییییی بسه
*تا یاد بگیری با نقطه ضعف من بازی نکنی
دلم سوخت
روش پماد زدم
قرمز شده بود
محکم زده بودم