فیک جیمین

بعد فردا شد
کنسرت داشتن که داشتن گریم میکردنشون
بعد ا/ت حواسش فقط رو جیمین بود یه چند باری نگا میکردم قلبش تند تند میزد یعنی عاشقش شدم؟!.
بعد میکاب تموم شد و رفتن کنسرت و برگشتن موقع ناهار بود ک نوشیدنی اوردی شراب ریخت رو شلوار ا/ت
ا/ت: یااا حواست کجاست
خدمتکار : ببخشید خانم شرمنده
ا/ت: اشکال نداره بعد رفت سرویس داشت پاک میکرد ک دید جیمین اومد طرفش قلبش تند تند زد
جیمی نه قلبش تند تند میزد و نزدیکش شد
جیمین: خوبی؟
ا/ت: عااا عاره
جیمین: اومد شلوارتو پاک کنه
ا/ت نذاشت
ا/ت: خودم انجامش میدم لازم نیست کمک کنی
جیمین: بده ستمالو
بعد داد نزدیکش خیلی شدن بود که یهو جیمین سرشو برد بالا که لباشون بازم نزدیک بودن که ا/ت از خجالت سرخ شد انداخت سرشو پایین جیمین دستشو برد گذاشت رو چونه ی ا/ت اورد بالا جیمین: یافت خجالت نکشیم تو دیه به من تعلق داری بیب
بعد ا/ت فقط نگاش می کرد دوباره عین بز
بعد اروم لبشو گذاشت رو لبش وحشیانه مکید بعدش ول کرد رفت
بعد ا/ت اومد نشست و تهیونگ گفت ا/ت
ا/ت: بله
تهیونگ : شراب خور
ا/ت : اوکی همشو بالا کشید ا/ت
تهیونگ : مست نشی خوشگله
ا/ت : ظرفیت بالا
تهیونگ: اوکی
بعد همه مست بودن که یکی یکی همه رو برد اتاق چ حسی منم اخر میبرد که یهو از پشت ا/ت کمرشو حلقه کرد مست بود گفت عشقم با هم بگذرونیم شبو
ا/ت: تر شده بودم چی بگم ام الان مست ی بعدا پشیمون مشی هاا..!!!
جیمین: نمیشم میخوامت بخورم 🤤
بعد ا/ت رو کشوند و بدناشون بهم چسبیدن
بعد ا/ت استرس گرفته بود که