/
2
ویورس نامجون
ویورس نامجون
بيرون هوا بهاريه؟
هئوچان ١٧ سانت برف باريده
شنيدم كه جایی توی جونبوك هوای بالاي ٢٠ درجه سیلسیوسه.
واقعا که، كره كشوري فوق العاده با ٤ فصل متمايزه. اين واقعا درسته.
هممم
یهویی يكي از همكارام شروع به ساختان يك ايگلو روبروي خوابگاه كرد.
فکر کنم اون خاطرات زيادي از اينجا با خودش خواهد برد...
درسته...
دنيا جای عجیبیه.
حالا، دانشجويانِ دانشگاه ترم جديدشون رو شروع می‌کنند، و دوستای دانش اموزامون سال تحصيلي جديد خودشون رو آغاز می‌کنند.
و من بالاخره به اواخر زندگي خدمت سربازي ام رسيدم.
مثل رابين هود،
هر روز روي تقويم ضربدر ميزنم.
یعنی دیوانه شدم؟
شايد...ممكنه
اخيرا عادت كردم كه بعد از ظهر ها چراغ مطالعه بردارم و مطالعه كنم.
دارم كتابي رو مطالعه میکنم كه خوندنش رو به تعويق مي انداختم. "هنر عشق ورزيدن" نوشته اريش فرام.
یعنی چه که برای عشق هم تکنیک هست؟
اصلا با عقل جور درمیاد که عشق نیازمند تلاش کردن هم باشه؟
نكته اينه:
ما براي موفق شدن توی نقاشي، گيتار زدن و خوب درس خوندن، ده ها و صدها بار تلاش ميكنيم،
اما چرا وقتي صحبت از مهم‌ترین عنصر زندگی انسان –'عشق'– که میشه بدون هیچ تمرین یا دوره‌ای میریم سراغش؟
اون میل قلبی برای رفتن از آسون‌ترین راه!
توی دنياي مدرن، عشق معمولا به عنوان احساسی شديد و دراما توسط فضای مجازی و نظام سرمایه‌داری توصیف میشه، اما در واقعيت، عشق یک تعهد، یک عزم و یک اراده است.
قطعا انواع، درجه‌ها و توصیفات متفاوتی از عشق وجود داره.
مثل ما، که یک با یک برابر نیست بلکه یک با چندین و چندین با یک برابره؟
كسي كه موسيقي را مينويسه و كسي كه موسيقي را میشنوه، چطوری به اون گوش میدن؟
ما چی ميبينيم، و چه چيزي رو دوست داريم؟
با چه نيتي در طول این ١١ سال مقابل شما ايستاديم؟
من به همچین موضوعات لطیفی فکر می‌کردم.
نتیجه اینه که... حداقل یه بار كتاب خوندن رو توصيه ميكنم...
(چونکه این موضوع بالای ۵۰ سال پیش مطرح شده تفکرات منسوخ شده‌ای هم وجود دارن.)
تقريبا ٣ ماه باقي مونده. به درصد، ۱۸٪ میشه.
پس من قبل از اون روز باید بمیرم؟ اما من بايد سالم پيش شما برگردم.
اتاق زمان و افکار...همونطور که زمان میگذره نیروی جاذبه قوی‌تر میشه.
بخاطر اینه که چهارچوبه؟
شدیدا آرومه، اما ميگن "ساعت وزارت دفاع خوب كار ميكنه حتي اگر اون رو وارونه اويزون كنيد"
من سعی کردم وارونه آویزونش کنم، چرخوندمش و حتی روی زاویه ٥٤٠ درجه تنظیمش کردم.
مطمئن میشم با قلبي تازه و افكاري مرتب برگردم.
( بقیه در کامنتا)
بيرون هوا بهاريه؟
هئوچان ١٧ سانت برف باريده
شنيدم كه جایی توی جونبوك هوای بالاي ٢٠ درجه سیلسیوسه.
واقعا که، كره كشوري فوق العاده با ٤ فصل متمايزه. اين واقعا درسته.
هممم
یهویی يكي از همكارام شروع به ساختان يك ايگلو روبروي خوابگاه كرد.
فکر کنم اون خاطرات زيادي از اينجا با خودش خواهد برد...
درسته...
دنيا جای عجیبیه.
حالا، دانشجويانِ دانشگاه ترم جديدشون رو شروع می‌کنند، و دوستای دانش اموزامون سال تحصيلي جديد خودشون رو آغاز می‌کنند.
و من بالاخره به اواخر زندگي خدمت سربازي ام رسيدم.
مثل رابين هود،
هر روز روي تقويم ضربدر ميزنم.
یعنی دیوانه شدم؟
شايد...ممكنه
اخيرا عادت كردم كه بعد از ظهر ها چراغ مطالعه بردارم و مطالعه كنم.
دارم كتابي رو مطالعه میکنم كه خوندنش رو به تعويق مي انداختم. "هنر عشق ورزيدن" نوشته اريش فرام.
یعنی چه که برای عشق هم تکنیک هست؟
اصلا با عقل جور درمیاد که عشق نیازمند تلاش کردن هم باشه؟
نكته اينه:
ما براي موفق شدن توی نقاشي، گيتار زدن و خوب درس خوندن، ده ها و صدها بار تلاش ميكنيم،
اما چرا وقتي صحبت از مهم‌ترین عنصر زندگی انسان –'عشق'– که میشه بدون هیچ تمرین یا دوره‌ای میریم سراغش؟
اون میل قلبی برای رفتن از آسون‌ترین راه!
توی دنياي مدرن، عشق معمولا به عنوان احساسی شديد و دراما توسط فضای مجازی و نظام سرمایه‌داری توصیف میشه، اما در واقعيت، عشق یک تعهد، یک عزم و یک اراده است.
قطعا انواع، درجه‌ها و توصیفات متفاوتی از عشق وجود داره.
مثل ما، که یک با یک برابر نیست بلکه یک با چندین و چندین با یک برابره؟
كسي كه موسيقي را مينويسه و كسي كه موسيقي را میشنوه، چطوری به اون گوش میدن؟
ما چی ميبينيم، و چه چيزي رو دوست داريم؟
با چه نيتي در طول این ١١ سال مقابل شما ايستاديم؟
من به همچین موضوعات لطیفی فکر می‌کردم.
نتیجه اینه که... حداقل یه بار كتاب خوندن رو توصيه ميكنم...
(چونکه این موضوع بالای ۵۰ سال پیش مطرح شده تفکرات منسوخ شده‌ای هم وجود دارن.)
تقريبا ٣ ماه باقي مونده. به درصد، ۱۸٪ میشه.
پس من قبل از اون روز باید بمیرم؟ اما من بايد سالم پيش شما برگردم.
اتاق زمان و افکار...همونطور که زمان میگذره نیروی جاذبه قوی‌تر میشه.
بخاطر اینه که چهارچوبه؟
شدیدا آرومه، اما ميگن "ساعت وزارت دفاع خوب كار ميكنه حتي اگر اون رو وارونه اويزون كنيد"
من سعی کردم وارونه آویزونش کنم، چرخوندمش و حتی روی زاویه ٥٤٠ درجه تنظیمش کردم.
مطمئن میشم با قلبي تازه و افكاري مرتب برگردم.
( بقیه در کامنتا)
۸۶۴
۱۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.