پارت ۸

پارت ۸


کای: اینو ولش ینی الان تو قبول کردی
جنی: نه خیرمم من چیزی نگفتم
کای: پس ینی قبول کردی ( پسرم منطقق)
جنی: هوفففف گمشو ییرون اونی هام بیرون منتظرن
کای: ی بوسه کوچیکی رو گردنش گذاشتمو آروم گفتم اینم ی حق دیگه واس زدن من (خلاصه پسرم اصلارمانتیک نی)
جنی: قلبم ریخ تو دهنم از خودم دورش کردم و اونی ها اومدن تو و.....(حوصله تایپ ندرم)
بچه ها: گایز یکم دیگ باس بریم خونه
کای: عا بله ببخشید مزاحم شدم
بچه ها: اشکالی نداش
جنی:اگ میخوای پاره پوره نشی بهتره دیگ پیدات نشه
کای: پس ترجیح میدم پاره پوره شم👍
سوآ: احساس میکنم دارم حس عاشقی حس میکنمممم گایزز من دو قلو میخوام
کای: رو چشم
جنی: بهتره همتون دهانتنو ببندید چندشا🔪



(چند روز بعد توی خونه بلک پینک)

رزی: بچه هااا خستمم
سوآ: اونی ب نداشتم😭 اسکلی ب مغزم فشار آورده
جیسو: کیدراما ببینیم؟
جنی: پایمممم
لیسا: من کیدراما رو انتخاب میکنممممم
سوآ: باش آروم باش لیسایا
رزی: چیپس موقام نودل موقام
جیسو : داریم برو بر دارر


(خونه کای)

کای: هوففف حوصلم سر رفتههه
بکهیون: مینممم
چانیول : کرم بریزیمممم؟
سوهو: مگ اینکه بخوای از رو جنازم رد شی
کای: فکری دارم
بکهیون: چته؟
کای: هیچ فق موقام برم بیروننن
سوهو: مشکوک میزنیا
کای: هوف مگ میخوام برم مواد پخش کنممم🔪
چانیول: چیکا داری بچه بزا بره



(کای تو خیابون🗿)


کای: میخواستم ی دسته گل بگیرم و برم خونه جنی ایح ایح رسما میخوام برم تو دل مرگ👍
کای: دسته گلو گرفتم تو ماشین بودم تقریبا داشتم می‌رسیدم.


(رسید خونه بلک پینک)

کای: رفتم پای خونه و آیفون رو زدم
سوآ: کیه؟
کای: بدون هیچ تعجبی درو باز کن نونا (بچه رو ترسوند🗿)
سوآ: اوکی-درو زدم و رفتم نشستم
جیسو:کی بود؟
سوآ: اونا کیان میان برق درست میکنن اونا بودن
جنی : حالا ول بیاین ببینیم

کای: خیلی اروم درو باز کردم رفتم تو گفتم: تق تق اجازس؟
جنی: پرام ریحته بود اون صدا شبی کای بود و برگشتم دیدم خودشه با ی دسته گل اومده اینجااا
کای : هوم خوبه بیبیمم هس
جنی: هننننننن هوش یارو
کای: یارو نه جونم کای
لیسا: بچه بنظرتون الان واجب نیس ما بریم
جیسو بهتره بریم تا کایرتی خاکر سریشونو بکنن بچه ها
(همه رفتن)
جنی: کای داشت نزدیکم میومد ک یهویی...


فوش،زدن، جر دادن،پاره کردن،خلاصه در خدمتم🗿👍