خانواده کیم 😹، پارت ۸

#خانواده_کیم_😹،#پارت_۸
کهههههههههه😨😨


تو یوتیوب بیگ هیت پیام گذاشته بود که دوروز دیگه کنسرت توی استوییدوی........برگذار میشه و فرداشم کامبک جدید و خفن میادو بعدشم فنساین......
فقط داشتم مث خلا رفتار میکردم که یکی از پشت منو صدا زد 😨.....به خودم اومدمو برگشتم دیدم کههههههه ....... هههههههه😨😨😨😨


دوست صمیم بود😆.......
*فلش بک*
۲سال پیش
تابستون بود.....دلم میخواست دخترارو لشکر کنم بریم قلعه و با پسرا بجنگیم😩........گفتم یا الاه بزار برم به معاونم (شیما،همون کسی که تو فرودگاه دیدیش)بگم......
+شیما بیا جلسه ی استراری برگزار کنیم
_اممممممم....باشه اونی جون 😆😂

جلسه.....
+خوب خوب خانما ما باید از این پسرا یه اتو بگیریم چطوره
:ارههههههههههههههههههههههههه
+معاون سمیه بیا😎....
بله قربان
عملیات رو توضیح بده
چشممممممم
(خوب خوب بچه ها اول از همه باید یه نامه ی اعصاب خورد کنی به قلمروی اونا بفرستیم اونم با سگ با وفامون یعنی صالح،،،،، تو اون نامه من نوشتم که یا میای تو میدون جنگ بجنگیم یا شما ها رو به عنوان سوسک به دخترای روستا اعلام میکنیم.....خوب ماموریتها مریم تو باید تفنگای اب پاشو رو اماده کن مهناز تو برو سنگرو با سه نفر از دختر ها اماده کن بقیه هم با مربی سارینا تمرین کنن برین سر کاراتون😎 )
چششششششششششمممممممم😆

لایکو کامنت یادتون نره😹