رمان پرستار بچه من💗

رمان پرستار بچه من💗
شرط: ۲۰ تا لایک ۱۶ تا کامنت خیلیییییییییی کمه⁦🤷🏻‍♀️⁩⁦💗
ملیس: تا هم شدم که جمع کنم ی دفع
آنچه گذشت⁦⬆️⁩
جیمین: اوفففف خیلیییییی بزرگه
ملیس: چی میگ۰۰۰۰ کون من بزرگه😐( بلند )
جیمین: چته وحشی عاااا نکنه فکر کردی من کون تورو میگم 😑دیوانه شول مغز
انگار خیلی دلت میخواد بگم😈
ملیس: دیدم داره طرفم میاد منم همش میرفتم عقب که افتادم روی تخت
جیمین: من و تو تنها روی تخت؟😈 بنظرت
جیون: باباااااااااااا ‌
جیمین: 😐 ت اینجا چی میکنی
جیون:, من نصف حرفاتونو شنیدم 😁
جیمین: برو بیرون
جیون:, نمیرم
جیمین: برو بیرونننننننننن میام میرنمتا
جیون: باش باش رفتم
جیمین: خب خب 😈
ملیس: من میرم براتون شکایت میکنم واقعا متاسفم براتون
جیمین: با پول میخرم
ملیس: چی؟

جیمین: وکیلتو و اون قاضی رو با پول میخرم
ملیس: ت غلط میکنی
جیمین: خیلی پرو شدیا !!!!!
ملیس: دوست دارم پرو بشم
جیمین که دوست داری؟
ملیس: اوهم
جیمین:, ملیس رو کلی قلقلکش دادم
ملیس: خخ نکن خخخ نکنننن خخخخخخ 😂
جیمین: کی بود دوست داشت؟
ملیس: م من
جیمین: اععع؟
ملیس: خخ اوخخخ هم خخخخخ
جیمین: بگو غلط کردم دیگه قلقلکت نمیدم
ملیس: خخخخخ نکنن عمرن نمیگم خخخخخ
جیمین: باش سرعت قلقلک دادن مو بیشتر کردم
ملیس: نکننننننن غلط کردیییی
جیمین:, من غلط کردم؟
ملیس: اوهم
جیمین: نزدیک لبش شدم میدونستم نزدیک لبش بشم از خجالت آب میشه میخواستم یکم اذیتش کنم
ملیس: چ چی کار میکنی .
جیمین: رو که لبشو به بوصم که
جیون: بابا بیاین بریم دیگه
جیمین: باش از روی ملیس پاشدم ساک رو بستم رفتیم توی ماشین نشستیم رفتم خونه
جیمین : درو باز کن
بادیگارد: چشم
ثلینا:ددی این کیه
جیمین: دهنتو ببند
ثلینا: یعنی چی ددی
جیمین: انگار باز شلاق میخوای
؟
ثلینا: نه نه ددی
ثلینا: برات دارم دختره چشم سفید ( توی دلش)
ملیس:خواستم برم دنبال جیمین که ثلینا۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰