PART 2

( معجزه ی عشق )
_________________________________________
( ا/ت ویو )
اما میا دست منو کشید و رفتیم یه جا نشستیم و جایی که نشستیم به اون پسر خوشگله خیلی نزدیک بود .
میا : ا/ت من میرم دوتا شامپاین بارم .
ا/ت : اوکی برو .
یهو یه پسره اومد کنارم نشست و به اون پسر خوشگله اشاره کرد و گفت : هی دختر ! اون پسره رو میبینی ؟ اون رو تو کراش زده و گفت بهت نگم اما من چون دیدم حواسش پرته آمدم بهت بگم .
ا/ت : .....
پسره : آها راستی اسمش تهیونگه و منم جونگ کوک البته میتونی کوکی صدام بزنی .
میگم میشه شمارتونو داشته ؟!
ا/ت : بله ، بفرمایید .......۰۹۰۵ ( هر شماره ای که میخواین بزارین . )
جونگ کوک : ممنون . و راستی ما میخوایم ساعت ۱۰ بریم خونه پس حواست باشه ساعت ۳۰ : ۱۰ بهت زنگ میزنم .
ا/ت : اوکی و راستی منم رو اون پسر یعنی همون تهیونگ کراشم .
جونگ کوک : شبیه فیلم هندی شد .
ا/ت : ( لبخند )
جونگ کوک : خب رفع زحمت میکنم لیدی مثل اینکه دوستتم آمد .
ا/ت : باشه بای .
________________________________________
میا : ا/ت دختررررر اون جونگ کوک بود ؟!
ا/ت : آره همون خواننده ی معروف ، البته خواننده که چه عرض کن شوهر کل ملت .
ولی خدایی باورت میشه کل اکیپشون اینجاست و من اسم تهیونگ رو یادم رفته بود ؟!
میا : چییییییی ؟! کل اکیپشون اینجاست ؟! عرررررر .
ا/ت : تروخدا ضایع نکن و نرو ازشون امضا یا عکس یا هرچیزی نگیر .
میا : مگه میشه از شوهرم عکس و امضا نگیرم ؟!
ا/ت : باشه پس بگو تو با من نیستی
میا : باشه میگم ولی جونگ کوک که میفهمه باهمیم .
ا/ت : باشه حالا جلو بقیه نگی .....
میا : ( درحال عکس و فیلم گرفتن )
ا/ت : هووووف دیوانه .
___________________________________
ا/ت همینجوری نشسته ود سرجاش که یهو ....