وقتی دعواتون میشه

وقتی دعواتون میشه

نامجون : ( خیلی عصبانیه و از خونه میزنه بیرون)

جین: ( خودش رو سرزنش میکنه)

یونگی: ( بچه تازه به اتیش دعوا اضافه میکنه)

جیهوپ: (از دلت در میاره همون موقع)

جیمین:( ساکت میشنه یه گوشه و بغض میکنه)


تهیونگ: (از خونه بیرونت میکنه ولی بعد میاد دنبالت

جونگ کوک: خواهش میکنم بیبی گرل من بدون تو نمیتونم بخوابم
ات: میتونی
جونگ کوک: نمیتونم( ا.ت رو بغل میکنه و میزاره روی تخت)
جونگ کوک: بانی کوچولوت رو میبخشی؟
ا.ت: امم دیگه تکرار نشه خب؟! نمیخوام باهات دعوا کنم...
جونگ کوک: کیوت
ا.ت: شیر موز میخوای؟
جونگ کوک: چرا نخوام
ا.ت: پس پاشو درست کن واسه منم بیار
جونگ کوک:/
ا.ت: هاهاها
جونگ کوک: شوخی بود دیگه نه؟!
ا.ت: اره خودم برات درست میکنم

🫰🫶