عدهجیمین اومد پیشم نشست خیلی زیبا بود محو چهرش شده بودم ا

عدهجیمین اومد پیشم نشست خیلی زیبا بود محو چهرش شده بودم انگار از اون زیباتر توی دنیا نبود رفتم توی فکر و خیال که جیمین گفت
_ا.ت
+جانم
_چرا اینجوری نگاه میکنی
+عاشق شدم:/😂
_واقعا
+نه
_زهرمار😒
+باشه جنبه شوخی هم نداری
(ادمین: ا.ت جان من بودم جای جیمین خفت میکردم شوخیت قشنگ نبود)
_منظرش خیلی فشنگه
+اره خیلی دوست دارم همیشه اینجا باشم
_ ا.ت میدونی یه چند روزیه رفتارات عوض شده
+ من...نه کجا
_نمیدونم
+اهم
_بریم
+کجا
_پیش پسرا
+باشه
رفتیم پیش پسرا من همش تو فکر بودم که حق با جیمینه رفتارام عوض شده انگار عاشقش شدم ولی نمیدونستم بهش بگم شاید ردم کنه اون دوسته بچگیام بود ولی خیلی دوسش داشتم دیدم دارن صدام میکنن
جیهوپ:ا.ت
ا.ت:جانم
جیهوپ:بیا والیبال کنیم هممون
ا.ت:باشه اومدم
رفتم پیششون بازی میکردیم دیدم یونا هی به جیمین نزدیک میشد رفتم یونا رو گرفتم گفتم به چه هقی نزدیک جیمین میشی ها پسرا همشون نگام میکردن یه لحظه جیمین سرم داد کشید
_ ا.ت چیکارش داری مگه شما با هم دوست نبودین چرا اینطوری رفتار میکنی ها(باداد)

+ دلم شکست از رفتارش اشکم سرازیر شدم من داد زدم میدونی چرا اینطوری میکنم چون بهت حس دارم چون دوست دارم میفهمی چو عاشقتم(گریه)
رفتم یه جا که بقیه نتونن پیدام کنن انقدر گریه کردم تا خالی شدم خیلی فکر کردم و تصمیم گرفتم دیگه با هاش مثل همیشه باشم حسمو بهش سرد کنم ولی نمیتونستم از ته دلم دوسش داشتم دیدم کوک پیدام کرد اومد کنارم نشست بغلم کرد تو بغلش زار زار گریه میکردم کوک خیلی منو دلداری داد خیلی بهم گفت برگردین منم قبول کرد
_________________________________________
ببخشید این مدت نت نداشتم و مرگ مونبین به گوشم رسید تا دیروز حالم بد بود وبه همه فن آسترو ها تسلیت میگم🙂🖤