یکم طنز در ایام امتحان

یکم طنز در ایام امتحان 🖤


یوجی : جرعت یا حقیقت؟

گوجو: جرعت

یوجی: خوشگل ترین فرد توی جمع را ببوس و قوربون صدقه اش برو

گوجو بلند میشه میره سمت نانامی و نانامی سرخ میشه و بعد گوجو نانامی را پرت میکنه اونور و میره سمت آینه و خودش را میبوسه
گوجو:قربون اون چشم های قشنگت بشم قربون اون زیباییم بشم من!

همچنان افراد جمع :😐
یوجی: چه غلطی کردم
نانامی: ای سگ تو روحت

♡♡♡♡♡♡♡♡♡

دازای: بچه ها امروز گوشیم و گذاشتم روی زمین پارک نزدیک خونم! بگم چیشد؟

کونیکیدا: چیشد؟

دازای : کلی مورچه دورش جمع شد!

چویا: 😐

بقیه: 😐

دازای : فهمیدین چی گفتم؟

کونیکیدا: داره میگه اپل خریده😐

چویا: ای من ریدم به زندگیم که گیر دازای افتادم!

♡♡♡♡♡♡♡♡♡

ارمین:بچه ها توجه کنین!شیپ ارن و میکاسا توی ژاپن محبوب شده!

میکاسا:اخ عشقم ارن من0♡

ارن: غلط کردم گوه خوردم

جان: ای خدااااااا

♡♡♡♡♡♡♡♡♡

لیوای: ارن تاحالا باغ وحش رفتی؟

ارن: نه چطور؟

لیوای : میدونستی اگه بری باغ وحش چه اتفاقی می افته؟تورو نگه میدارن

ارن: به چه دلیل! 😨

لیوای: چون تو حیوونی

ارن در حال عر زدن و مسئول های باغ وحش درحال تعجب هستن

♡♡♡♡♡♡♡♡♡

مگومی یرای خودش داخل خونه راه میرفته که گوجو جان سرش را از گوشی در اورده و نگاهی به مگومی میکنه و میگه:
خوشتیپ
مگومی میگه:
باز چیشده؟
گوجو بلند میشه و سمت مگومی میره و از کنار میگومی رد میشه و روبروی آینه قرار میگیره و رو به مگومی میکنه و میگه:
مگه تو خوشتیپی؟
مگومی که اعصابش بهم ریخته شده با ماهیتابه می افتد دنبال گوجو