دعانویسی
#دعانویسی
زنی پسر کوچکی داشت که زیاد دزدی می کرد. او را نزد ملا برد و ملا برایش دعا درست کرد و گفت: این دعا را به کتفش ببند؛ او دیگر هرگز دزدی نمی کند. هنگامی که به خانه برمی گشتند پسر در راه، عقب مانده بود. مادرش از او خواست سریع تر راه برود تا به او برسد. پسر گفت: مادر کفش های ملا بزرگ است و نمی توانم راحت راه بروم...
زنی پسر کوچکی داشت که زیاد دزدی می کرد. او را نزد ملا برد و ملا برایش دعا درست کرد و گفت: این دعا را به کتفش ببند؛ او دیگر هرگز دزدی نمی کند. هنگامی که به خانه برمی گشتند پسر در راه، عقب مانده بود. مادرش از او خواست سریع تر راه برود تا به او برسد. پسر گفت: مادر کفش های ملا بزرگ است و نمی توانم راحت راه بروم...
۹۶۲
۲۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.