پارت اول

#پارت_اول

#تنهایی_سرد


-جیمین جیمین جیمینا مگه با تو نیستم ااااا بلند شو ببینم!
-چته دوباره سر صبحی؟!خوابم میاد؟!ولم کن خوووب

-بابا این تهیونگ دیشب دوباره زیادی مشروب خورده داره هزیون میگه

-خب به من چه برو به جین بگو دیگع
-امروز چه روزیه جیمینا؟!؟هوم بگو دیگع چه روزیه؟؟؟
-بیست و سومه که چی؟من خوابم میاد وایساده از من تاریخ میپرسه
-خوب خره امروز جین سر تمرین خونه نیست که

-خوب از اون نوشیدنی بهش بده

-بابا نداریم الانم که نمیتونم بزم از اونا بگیرم

-ای بابا بیا بریم یه چی کنیم تو حلقش

-جوون بیا بریم یه شبم در خدمتت باشم

-خفه شو کوکی به خدا با همین بالش میکوبم تو سرت

-چه خشن خشن‌نتم دوست دارم خوشگله

-کوکی به خدا یه کلمه هر بزنی میزنم دو نصفت میکنم

کوکی با خنده میره داخل آشپزخانه خونه و از تو کابینت یه کاسه برمیداره

جیمین هم مشغول پختن میشه

-میگم جیمینا تو با اینکه دستپخت نداری ولی اینکه الان درست کردی فرق

داره هاا

-بهت میگم خفه شو الدنگ

کوکی با مظلومیت نگاه به چشای جیمین میکنه -دلت میاد به من به گی

الدنگ من کجام الدنگ سیکس پک ندارم که دارم

ادامه دارد