سناریو

(وقتی صبح یه پارچ آب سرد روشون خالی میکنی که از خواب بیدارشن)
..
جین: یا خداااا ( یهو پرید از رو تخت)
ات: ( در حال جررر خوردن از خنده)
جین: آینه بده ببینم صورت ورلد واید هندسامم چیزی نشد کههههه
ات: نه نه ( خنده بدو بدو میره)
جین: وایسااااا ببینم ( میوفته دنبالت و کلی غر غر میکنه)
....
شوگا: ( از جاش یهو میپره میشینه رو تخت و با قیافه ی پوکر و خیس نگات میکنه و دوباره پتو رو میکشه رو خودش و میخوابه) شهربازی کنسله امروز
ات: یااااا نه نه توروخدا غلط کردممممم
....
نامجون: ( بلند میشه) هعی کتابام خیس نشدن کهههه کنارم بودنننن ( دنبالشون گشت که پیداشون کرد و دید خیس شدن)
ات: یا بسم الله یکی فاتحه امو بخونه
نامجون: اتتتتتتتت ( داد)
...
جیهوپ: ( از خواب میپره و میره سمت کمدت و لباسی که خیلی دوست داری رو از پنجره میگیره بیرون)
ات: چیکار میکنیییی
جیهوپ: یا الان میگی غلط کردم دیگه تکرار نمیشه یا میندازمش پایین ( خنده)
ات: غلط کردممم توروخدا ( خنده)
جیهوپ: ( پرت کرد تو صورتت و رفت حموم و غر میزد)
....
جیمین: ( از خواب میپره) پشیمون میشی...
ات: ( خنده) خب پاشو دیگهه
جیمین: ( میندازتت رو تخت و کلی قلقکت میده)
...
تهیونگ: اتتتتت تازه دیروز حموم بودممممم
ات: میخواستی از خواب بیدار شییی
تهیونگ: ( بالشت هارو بهت پرت میکنه)
ات: نکن نکننن ( خنده)
....
جونگ کوک: یا حضرت شیرموز.... ات ای خدا بگم چیکارت کنه داشتم خواب شیرموز میدیدمممم
ات: یبار خواب منو ببینننن
جونگ کوک: ( دستتو میگیره و میندازتت رو تخت و محکم بغلت میکنه و دوباره میخوابه)
ات: ولم کننن خفه شدممم
...